بینایی، حقی که برای میلیونها انسان رویایی دستنیافتنی است
روز دوشنبه ۱۳ اکتبر در تقویم سازمان ملل متحد روز جهانی بینایی است. روز جهانی بینایی فرصتی است برای تأمل در وضعیت نابینایان و کمبینایان در سراسر جهان. روزی که به یاد میآورد که دسترسی به خدمات بهداشتی چشم و امکانات لازم برای زندگی مستقل، نه یک امتیاز بلکه حق هر انسانی است،
در هر جامعه ایی بخشی از مردم به دلایل مختلف و از جمله تصادفات رانندگی، جنگ، بیماری و یا مادرزادی بخشی از بدن و یا ذهن آنها کارکرد معمولی خود را به تمامی انجام نخواهند داد و این انسانها نیازمندیهای ویژه ای دارند که جامعه و سیستم حکومتی لازم است آنها را تامین و تضمین نماید.
در بخشی از جوامع پیشرفته سرمایه داری، مبارزات کارگران و توده های مردم، رشد تکنولوژی، نهادینه شدن ارزشها و فرهنگ مترقی، باعث شده است که فرصتهای مناسب آموزشی و درمانی در اختیار نابینایان و کم بینایان قرار گرفته به طوریکه بتوانند از زندگی و استعدادهای خود بهره ببرند .
در جوامع استبداد زده در کشورهایی که امکان شکوفایی برای استعدادهای مختلف فراهم نمی شود، فرهنگ، سنت و مذهب، نابرابریها و تبعیض را توجیه و تقدیس می کنند، اکثریت مردم و از جمله انسانهای که نیازمندیهای ویژه ای دارند نمی توانند پتانسیل و ظرفیت های فیزیکی و ذهنی خود را به تمامی بکار گیرند.
سازمان جهانی بهداشت و برنامههای بینالمللی نشان میدهند که درصد بالایی از نابینایی در جهان قابل پیشگیری یا درمان است. در ایران نیز، هرچند دست اوردهایی در زمینه چشمپزشکی وجود دارد، اما چالشهای جدی همچنان باقی است: نابرابری در دسترسی به خدمات در مناطق محروم، کمبود خدمات پیشگیرانه و آموزش همگانی، هزینههای درمان برای خانوارهای کمدرآمد و کمبود آگاهی درباره بیماریهای چشمی و اهمیت معاینات دورهای، اجازه نمی دهند که پیشرفتهای علم چشم پزشکی در خدمت اکثریت جامعه قرار بگیرد.
ایران جزو کشورهای است که به نسبت جمعیت تعداد بیشتری نابینا و کم بینا دارد و یکی از ۱۶ کشور اول جهان در این زمینه است.
دلایل نابینایی در ایران روایتگر داستانی تلخ از محرومیت، خشونت و سرکوب است: فقدان خدمات پزشکی و درمانی برای پیشگیری و درمان بیماریهای چشمی فقر و تغذیه نامناسب که زمینهساز بسیاری از مشکلات بینایی است عدم کنترل سالانه چشمپزشکی و معاینات دوران بارداری جنگ و تصادفات که صدها نفر را سالانه نابینا میکند. انفجار مین در مناطق مرزی کردستان و دیگر مناطق تیراندازی به کولبران در کردستان و سوختبران در بلوچستانشکنجه زندانیان سیاسی که به آسیبهای جبرانناپذیر بینایی منجر شده اند، تیراندازی با تفنگ ساچمهای به معترضان که دهها جوان را در سالهای اخیر نابینا کرده است.
نابینایان در ایران نه تنها با محدودیتهای فیزیکی، بلکه با موانع اجتماعی و اقتصادی عمیقی روبرو هستند. آنها در خانههای خود به دام افتادهاند و قادر به زندگی مستقل و مشارکت در جامعه نیستند.
مشکلات فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی بخش قابل توجهی از زندگی نابینایان را تحتالشعاع قرار داده است. خانوادهها، بویژه در روستاها و مناطق دورافتاده، علیرغم عشق و احساس مسئولیت خود ، قادر به فراهم کردن شرایط لازم برای تحصیل، اشتغال و زندگی مستقل عزیزان نابینای خود نیستند..
شهرهای ایران برای نابینایان طراحی نشدهاند. پیادهروهای باریک و پلکانی، ، چاهها و گودالهای سرباز و بدون محافظ، عدم وجود مسیرهای هدایتکننده، نبود سگهای راهنما و عدم آگاهی رانندگان، همگی زندگی روزمره نابینایان را به یک چالش خطرناک تبدیل کردهاند.
در زمانی که کشورهای پیشرفته امکانات گستردهتری برای بهبود شرایط کار، تحصیل و زندگی نابینایان فراهم میکنند، حکومت اسلامی ایران تنها روزنامه نابینایان کشور به نام «ایران سپید» را که به خط بریل چاپ میشد، تعطیل کرد و تمام روزنامهنگاران آن را اخراج نمود. این روزنامه، تنها پنجره اطلاعرسانی مستقل برای جامعه نابینایان بود.
حکومت اسلامی ایران نه تنها مسئول افزایش شمار نابینایان در کشور است، بلکه به نیازهای پزشکی، اجتماعی و اقتصادی آنها نیز پاسخ نمیدهد. تامین اشتغال و آموزش مناسب گسترش خدمات پزشکی و معاینات دورهای چشم معاینات پزشکی زنان باردار برای پیشگیری از نابینایی کودکان مناسبسازی اماکن عمومی تامین و تربیت سگهای راهنما استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته مناسب نابینایان، از وظایف اولیه ای است که پاسخ نمی گیرد. رژیم اسلامی حاضر به قبول مسئولیت خود در قبال معلولین این جامعه نیست. با کسر کوچکی از هزینه های کلانی که صرف میلیتاریسم، سرکوب مردم، تروریسم و دخالتهای ارتجاعی در بیرون از مرزها می شود، می توان یک زندگی انسانی برای معلولین فرآهم آورد، امری که تامین آن باید از اولویتهای دولت برآمده از سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی باشد