کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
اطلاعیه و بیانیه های حزبی

بیانیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران به مناسبت سومین سالگرد انقلاب

photo 2025 09 13 10 40 17

بیانیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران به مناسبت سومین سالگرد انقلاب

ژن، ژیان، ئازادی

در آستانه سالگرد بزرگترین رویداد ۴۷ ساله حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی هستیم. روز ۲۳م شهریور ۱۴۰۱، ژینا امینی، دختر جوان ۲۲ ساله کرد، اهل سقز، پس از بازداشت توسط گشت ارشاد در تهران به دلیل «حجاب نامناسب» مورد ضرب و شتم قرار گرفت. ژینای جوان روز ۲۵ شهریور در بیمارستانی در تهران جان باخت. روز ۲۶م شهریور مراسم خاکسپاری ژینا در آرامستان آیچی شهر سقز، با شرکت ده‌ها هزار نفر از مردم کردستان، با شعار زن، زندگی، آزادی، جرقه خیزشی را زد که به زودی سرتاسر ایران را درنوردید و آوازه جهانی یافت.

جنبش زن، زندگی، آزادی رویدادی ابتدا به ساکن نبود، این جنبش از دل دهه‌ها مقاومت علیه کنترل بدن و زیست اجتماعی زنان سر برآورد و به سرعت از مطالبه آزادی پوشش فراتر رفت؛ به پیوندی ارگانیک میان آزادی‌های مدنی و عدالت اجتماعی بدل شد. در کردستان که خاستگاه این خیزش انقلابی بود، به سرعت ابعاد توده‌ای بی‌سابقه‌ای به خود گرفت.

به مدت سه ماه خیابان‌های ۱۵۰ شهر ایران به صحنه رویارویی جوانان پرشور، زن و مرد، با نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی تبدیل شد، که انعکاس آرزوهای سرکوب‌شده خود را در شعار زن، زندگی، آزادی متجلی می‌دیدند. دامنه و گستردگی مقاومت‌های زنان و مردان آزاده رژیم ایدئولوژیک اسلامی را درمانده کرد و ماشین سرکوب خود را با تمام قوا و با بیرحمی تمام بر علیه تظاهرات مدنی و مسالمت‌آمیز جوانان معترض به میدان آورد. در مقابل مقاومتی تا پای جان شکل گرفت. صدها نفر جان شیفته خود را بر سر آرمان رهایی‌بخش خود نهادند، هزاران نفر به زندان افتادند، ده‌ها نفر اعدام شدند، چند هزار نفر زخمی شدند. سرانجام این خیزش در شکل ابراز وجود خیابانی خود، که پردوام‌ترین خیزش مردمی در صحنه خیابان در ۴۶ سال گذشته بود، فروکش کرد. اما با انعطاف در تاکتیک، در ده‌ها عرصه و صحنه دیگر زندگی اجتماعی و سیاسی، به حیات خود ادامه داد.

این جنبش در زمینه حقوق زنان خواهان آزادی در انتخاب پوشش، برابری جنسیتی و حق تصمیم‌گیری بر بدن خود بود. در زمینه آزادی‌های اجتماعی خواهان حق تجمع، بیان، آزادی‌های سیاسی و فعالیت‌های فرهنگی بدون محدودیت. در زمینه عدالت اجتماعی خواهان پایان دادن به نابرابری‌های اجتماعی، رفاه اقتصادی، زندگی بهتر و پایان دادن به تبعیض و فساد بود. همه این خواسته‌ها در شعار زیبای زن، زندگی، آزادی بیان می‌شد.

نخستین سالگرد انقلاب ژینا نمایش قدرت مردم در سیمای هراسان رژیم بود. جمهوری اسلامی تمام توان سرکوب خود را به کار گرفت تا مانع از برگزاری مراسم گرامیداشت انقلاب ژینا شود. اقدامات رژیم برای جلوگیری از حضور مردم بر سر مزار جانباختگان، گسترده و بی‌سابقه بود. آنچه که در اولین سالگرد انقلاب ژینا شاهد آن بودیم در واقع یک حکومت نظامی کامل در سراسر ایران بود. گسترده‌ترین این اقدامات در شهر سقز، زادگاه ژینا صورت گرفت. تمام راه‌های منتهی به آرامستان آیچی را از ۲۴ ساعت قبل مسدود کردند، بر سر مزار «ژینا» تانک و خودروی زرهی مستقر کردند. دریچه‌های سد چراغ‌ویس سقز را باز کردند تا راه‌های فرعی منتهی به آرامستان آیچی را هم مسدود کنند. این بار مردم به وضوح قدرت پایان‌ناپذیر خود را در سیمای هراسان رژیم مشاهده کردند.

تجربه انقلاب ژینا نشان داد که تداوم این مبارزه با اجتناب از تلفات بیشتر اهمیت ویژه‌ای دارد. در واقع ما یک نبرد فرسایشی و هدفمند را پیش رو داریم. نبردی که توده کارگران و مردم محروم حاشیه شهرها در همراهی با دانشجویان و زنان برابری‌طلب در آن نقش سرنوشت‌سازی ایفا خواهند کرد.

با این‌ حال ما هنوز در مسیر رسیدن به پیروزی نهایی، مراحل دیگری را پیش‌رو داریم که باید با خرد سیاسی و با همان اراده و روحیه مبارزاتی تاکنونی، خود را برای پشت سر گذاشتن آن‌ها آماده کنیم. انعطاف در تاکتیک‌ها در یک مسیر استراتژیک روشن، از ملزومات پیروزی ماست. اعتصاب عمومی به عنوان یکی از این تاکتیک‌ها، کارا بودن خود را در مقابل جمهوری اسلامی در زمین‌گیر کردن و منفعل کردن نیروهای سرکوب نشان داده است. مردم کردستان با در پیش گرفتن این تاکتیک مبارزاتی تاکنون چند بار جمهوری اسلامی را به عقب رانده‌اند و نیروهای سرکوبگرش را در مقابل اراده متحد خود به زانو درآورده‌اند.

سران رژیم، در حالی‌که روزبه‌روز در زیر فشار بحران‌های گوناگون و در هم تنیده، رو به ضعف بیشتری رفته و ناتوانی‌شان در اداره جامعه عمیق‌تر و عیان‌تر می‌شود، بیشتر از پیش از هر حرکت اعتراضی دچار هراس می‌گردند. برگزاری مراسم‌های بزرگداشت جانباختگان توسط خانواده‌ها و شهروندان آزاده و جسور یکی از آن میدان‌های اعتراضی می‌باشد که سران و کاربدستان رژیم به شدت از گسترش آن نگران هستند. به همین جهت همیشه و به‌ویژه در حول و حوش سالگرد جانباختگان تمام نیروی سرکوبشان را به کار گرفته و می‌گیرند تا از برپا شدن هرگونه مراسمی، که وحدت‌بخش است، جلوگیری کنند و همواره هم ناکام مانده‌اند.

خانواده‌های دادخواه و مادران داغدار هزینه سرکوب را بالا برده و حافظه جنبش را زنده نگه داشته‌اند. مراسم‌های بزرگداشت برای جانباختگان نه تنها به یک فرهنگ اعتراضی تبدیل شده بلکه موجب پیوند عمیق‌تری میان خانواده‌های دادخواه و جامعه گردیده است. برگزاری این مراسم‌ها بیانگر نبرد پیوسته در جهت آزادی و اعتراض در برابر ستمگران است. به‌رغم سرکوب‌های رژیم، این مراسم‌ها به محیطی برای تجمع، اتحاد و همبستگی میان مردم تبدیل شده و به این ترتیب قدرت اراده عمومی را بیشتر نمایان می‌کند.

همبستگی میان جنبش‌های مختلف اجتماعی در این روند بسیار حائز اهمیت است. تجارب کسب‌شده از اعتراضات گذشته می‌تواند به تقویت حرکات آینده و افزایش قدرت توده‌ها کمک کند. این جنبش توانسته میان آزادی‌خواهی مدنی و عدالت‌طلبی طبقاتی ائتلافی عملی بسازد؛ کارگران، حاشیه‌نشینان، دانشجویان و زنان به زبان مشترک نزدیک‌تر شده‌اند.

اگرچه اعتراضات علنی فروکش کرده، اما انگیزه‌های بنیادین آن همچنان پابرجاست و دستاوردهای ماندگار خیزش زن، زندگی، آزادی همگی ملموس و قابل مشاهده‌اند:

این جنبش آگاهی نسبت به حقوق انسانی و اجتماعی زنان را در میان اقشار مختلف جامعه افزایش داد. به مثابه یک انقلاب فرهنگی واقعی بسیاری از تابوها در خانواده و در جامعه را شکست. همبستگی ملت‌های ساکن ایران را در برابر سیاست‌های تبعیض‌آمیز و تفرقه‌افکنانه رژیم اسلامی و اپوزیسیون بورژوایی رژیم تقویت کرد. فضای اعتراضی جامعه ایران را سیاسی‌تر کرد و جامعه ایران را در مسیر یک بیداری سیاسی نوین قرار داد. در سطح جهانی حمایت گسترده افکار عمومی را جلب نمود. الهام‌بخش جنبش‌های اعتراضی دیگر در سطح جهان بود. بدین ترتیب بود که خیزش «زن، زندگی، آزادی» به نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران تبدیل شد. این جنبش در چندین بُعد دارای اهمیت استثنایی است:

  • این جنبش عمیق‌ترین تحول در آگاهی جمعی مردم ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ محسوب می‌شود. برای اولین بار پس از دهه‌ها، سکوت اجتماعی شکسته شد و موضوعاتی که تا پیش از این تابو محسوب می‌شدند، به بحث عمومی کشیده شدند. جامعه ایران دریافت که دیگر می‌تواند درباره آزادی‌های بنیادین خود صحبت کند.
  • این اعتراضات نشان داد که نسل جوان ایران نه تنها آماده تغییر بنیادی است، بلکه حاضر به پرداخت هزینه‌های سنگین برای آزادی نیز هست. این نسل که در عصر اینترنت و ارتباطات جهانی بزرگ شده، دیگر حاضر نیست محدودیت‌های قرن‌های گذشته را بپذیرد و خود را شایسته زندگی و آزادی می‌داند.
  • زنان ایرانی از این پس نه به عنوان قربانی، بلکه به عنوان پیشگامان تغییر شناخته می‌شوند. آن‌ها ثابت کردند که می‌توانند محرک اصلی تحولات اجتماعی باشند و نه تنها خواهان حقوق خود، بلکه خواهان تغییر کل جامعه هستند. این جنبش جایگاه زن ایرانی را در عرصه ملی و بین‌المللی به طور بنیادی تغییر داد.
  • انقلاب ژینا مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را درنوردید و به نمادی جهانی برای مبارزه با ستم تبدیل شد. شعار «زن، زندگی، آزادی» در زبان‌ها و کشورهای مختلف تکرار شد و نشان داد که مطالبات مردم ایران با آرمان‌های جهانی انسان‌ها همسو است.
  • اگرچه بیشتر اهداف این جنبش متحقق نشد و جمهوری اسلامی هنوز بر سر کار است، اما تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن عمیق و پایدار است. تغییر رفتار اجتماعی، افزایش جسارت در بیان عقاید و تقویت روحیه مقاومت در برابر محدودیت‌ها از جمله این تأثیرات هستند که هنوز ادامه دارند. گشت بدنام ارشاد بعد از چند بار رنگ عوض کردن و نام عوض کردن، روبیده شد. قانون حجاب اجباری به زباله‌دان افکنده شد و این سنگر ایدئولوژیک حیاتی رژیم فرو ریخت. شکست رژیم در تحمیل حجاب اجباری یکی از دستاوردهای درخشان انقلاب زن، زندگی، آزادی بود. اما این تنها یکی از جنبه‌های این رویارویی عظیم با ارتجاع اسلامی بود. انقلاب ژینا، پیکار علیه آپارتاید جنسیتی را به پیکار برای نان و آزادی گره زد.
  • این جنبش نشان داد که قدرت واقعی در دستان مردم است و هیچ ساختار سیاسی نمی‌تواند به طور نامحدود در برابر خواست جمعی مقاومت کند. اگرچه مسیر تحقق کامل آرمان‌های این جنبش ممکن است طولانی باشد، اما بذرهای تغییر کاشته شده‌اند و در شرایط مناسب خواهند رویید. تجربه تاریخی نشان می‌دهد که جنبش‌های اجتماعی واقعی هرگز به طور کامل از بین نمی‌روند، بلکه در شکل‌های مختلف ادامه می‌یابند تا زمانی که به اهداف خود برسند. بدین ترتیب، جنبش «زن، زندگی، آزادی» نه تنها یک رویداد تاریخی، بلکه آغازگر فصل جدیدی در تاریخ ایران معاصر محسوب می‌شود که تأثیرات آن قرار است تا سال‌ها آینده ادامه یابد.

پیروز باد انقلاب زن، زندگی، آزادی

سرنگون باد جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران

۲۲م شهریور ۱۴۰۴

۱۳ سپتامبر