کانون نویسندگان ایران در این بیانیه گفته است که رسانههای رسمی حکومت با نیمهکاره خواندن این ساختمان و انتشار آمار غلط از مجروحان و درآوارماندگان سعی در پنهان کردن حقایق این فاجعه دارند. اخبار و تصاویری که توسط مردم دست به دست میشود نشان میدهد این ساختمان نه تنها نیمهکاره نبوده است بلکه چند بخش آن راهاندازی شده و در زمان فروریختن، مردم بسیاری در آن بودهاند.
اولین واکنش حاکمیت به این فاجعه، نه اعزام نیروهای امدادگر، بلکه گسیل ادوات و تجهیزات سرکوب بوده است. آنچه در آبادان بر مردم میرود یادآور جنایتهای سالهای اخیر چون کشتار مردم در آبان ۹۸ و ساقط کردن هواپیمای مسافربری است. صدای اعتراض اما بلندتر از سرکوب و انسداد است و حقایق را میتوان از دهان مردم داغدیده شنید؛ مردمی که زیر ضرب گلوله و باتوم و گاز اشکآور، خودشان، هم دستبهکار آواربرداری و امداد شدهاند و هم دستبهکار خروشیدن و فاش کردن و اعتراض.
کانون نویسندگان ایران از همهی آزادیخواهان میخواهد صدای مردم ستمکشیده و سرکوبشده باشند.
متن کامل بیانیه در ادامه آمده است:
پنج روز از فرو ریختن ساختمان متروپل آبادان میگذرد و هر لحظه بر تعداد قربانیان این فاجعه افزوده میشود. روز دوشنبه ۲ خرداد تصاویر هولناک ویران شدن این ساختمان ۱۰ طبقه در فضای مجازی منتشر شد و مردم را در بهت و اندوه و خشم فرو برد. رسانههای رسمی حکومت با نیمهکاره خواندن این ساختمان و انتشار آمار غلط از مجروحان و درآوارماندگان سعی در پنهان کردن حقایق این فاجعه داشتند. اما اخبار و تصاویری که توسط مردم، با عبور از سد سانسور دستبهدست میشود از ابعاد فجیع این ویرانی پرده برمیدارد و نشان میدهد این ساختمان نه تنها نیمهکاره نبوده است بلکه چند بخش آن راهاندازی شده و در زمان فروریختن، مردم بسیاری در آن بودهاند.
در طول این سالها و دههها کم نبوده ویرانیهایی از این دست؛ کم نبوده فجایعی که به هیچ ترتیبی در قالب «حادثه» نمیگنجند. آنجا که پای فساد و تباهی ساختاری در میان باشد بر این ویرانیها نمیتوان نام حادثه گذاشت و تنها به «مجازات عاملان» آن بسنده کرد؛ عاملانی که همچون همیشه، در نمایشی ناشیانه به قصد سرپوش گذاشتن بر ریشههای فساد نهادینه شده در دستگاههای دولتی و نهادهای حاکمیتی «معرفی و مجازات» میشوند.
اینبار هم روش و نمایش فرقی با گذشته نکرده است. اینبار هم اولین واکنش حاکمیت به این فاجعه، نه اعزام نیروهای امدادگر، بلکه گسیل ادوات و تجهیزات سرکوب بوده است و اخبار رسمیاش با سانسور فریاد معترضان، قطع اینترنت و جعل وقایع منتشر میشود. صدای اعتراض اما بلندتر از سرکوب و انسداد است و حقایق را میتوان از دهان مردم داغدیده شنید؛ مردمی که زیر ضرب گلوله و باتوم و گاز اشکآور، خودشان، هم دستبهکار آواربرداری و امداد شدهاند و هم دستبهکار خروشیدن و فاش کردن و اعتراض.
آنچه در آبادان بر مردم میرود یادآور جنایتهای سالهای اخیر چون کشتار مردم در آبان ۹۸ و ساقط کردن هواپیمای مسافربری است. بدیهی است آنانی که همواره چنگ بر جان و مال مردم انداختهاند، موفق نخواهند شد با تقلیل عوامل ویرانیآفرین به چند تن، فساد سیستماتیک و ستمپیشگی خود را انکار کنند. سانسور اخبار و تحریف واقعیت جاری که همچون همیشه قرار بود راه را بر درک ابعاد فاجعه ببندد، به مدد مردم عقب رانده شده است و بیتردید این موج عظیم دادخواهی که اکنون پدید آمده به جریان پویای دادخواهیهای پیشین میپیوندد.
کانون نویسندگان ایران با ارج نهادن به این موج دادخواهی، ضمن تسلیت به بازماندگان و داغدیدگان این فاجعه و ابراز همدردی با آنان، همچون همیشه بی هیچ حصر و استثنا از حق اعتراض مردم و گردش آزاد اطلاعات دفاع میکند و از همهی آزادیخواهان میخواهد صدای مردم ستمکشیده و سرکوبشده باشند.
کانون نویسندگان ایران
۷ خرداد ۱۴۰۱