کانون صنفی معلمان در این بیانیه ضمن گرامیداشت خاطره دکتر خانعلی نسبت به سیر قهقرایی وضعیت آموزش و پرورش هشدار داد
کانون صنفی معلمان بیانیهای به مناسبت ۱۲ اردیبهشت و روز معلم منتشر کرد. ۱۲ اردیبهشت، روزی است که ماموران شاه با شلیک به معلمان معترض عامل کشته شدن دکتر خانعلی شدند. پس از آن هر ساله ۱۲ اردیبهشت در ایران به روز معلم اختصاص یافت. کانون صنفی معلمان در این بیانیه ضمن گرامیداشت ۱۲ اردیبهشت و کشته شدن دکتر خانعلی به دست نیروهای امنیتی شاه، به مقایسه سرکوب در آن زمان و اکنون پرداخته و مینویسد:
«۶۱ سال از کشته شدن دکتر ابوالحسن خانعلی، دبیر فلسفه دبیرستان جامی تهران به دست سرگرد ناصر شهرستانی گذشت. خانعلی در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در میدان بهارستان و پس از چندین روز اعتراض صنفی معلمان در برابر مجلس شورای ملی به خاک و خون کشیده شد.
عجیب است که امروز و پس از ۶۱ سال در پی ماهها اعتراضات گسترده صنفی، همچنان شخصیت و روح و روان معلمان در کلاسها، مدرسه و البته در کف خیابانها به دست سرگردان یونیفرم پوش و لباس شخصی لگدکوب میشود؛ نمونه اخیرش برخورد خشونتبار ماموران لباس شخصی با معلمان و بازنشستگان در شهرهای مختلف از جمله شیراز، رودسر، یاسوج و تهران است.
۶۱ سال از اعتراضات صنفی معلمان در میدان بهارستان میگذرد و همچنان معلمان برای حداقل خواستههای صنفی خود در خیابان کتک میخورند، بازداشت میشوند، دادگاهی میشوند، حکمهای سنگین قضایی میگیرند و برخیشان سالهای سال زندان میروند.»
دربیانیه کانون صنفی معلمان آمده است
«۶۱ سال از کشته شدن دکتر ابوالحسن خانعلی، دبیر فلسفه دبیرستان جامی تهران به دست سرگرد ناصر شهرستانی گذشت. خانعلی در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در میدان بهارستان و پس از چندین روز اعتراض صنفی معلمان در برابر مجلس شورای ملی به خاک و خون کشیده شد.
عجیب است که امروز و پس از ۶۱ سال در پی ماهها اعتراضات گسترده صنفی، همچنان شخصیت و روح و روان معلمان در کلاسها، مدرسه و البته در کف خیابانها به دست سرگردان یونیفرم پوش و لباس شخصی لگدکوب میشود؛ نمونه اخیرش برخورد خشونتبار ماموران لباس شخصی با معلمان و بازنشستگان در شهرهای مختلف از جمله شیراز، رودسر، یاسوج و تهران است.
۶۱ سال از اعتراضات صنفی معلمان در میدان بهارستان میگذرد و همچنان معلمان برای حداقل خواستههای صنفی خود در خیابان کتک میخورند، بازداشت میشوند، دادگاهی میشوند، حکمهای سنگین قضایی میگیرند و برخیشان سالهای سال زندان میروند.»
دربیانیه کانون صنفی معلمان آمده است:
«۶۱ سال از اعتراضات فرهنگیان به ناکافی بودن حقوقشان در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ میگذرد. اعتراضاتی که منجر به سقوط دولت شد و همچنان ماههاست که معلمان به سرهم بندی لایحه رتبهبندی که قرار بود و هست سروسامانی نسبی به معیشت آنان بدهد، اعتراضاتی بیسابقه در صدها شهر کشور برگزار میکنند و البته که تاکنون پاسخ درخوری جز فشارهای امنیتی ـ حراستی، احضارهای پیاپی، دادگاههای پر تکرار و حکمهای سنگین ناعادلانه نگرفتهاند.
۶۱ سال پس از اعتراضات معلمان به بودجه مصوب در سال ۱۳۴۰، همچنان بودجه آموزش و پرورش اسیر دست کسانی است که نه تنها آموزش و اهمیت آن را نمیفهمند، بلکه از پرورش، تنها گزارههای ایدئولوژیکی را تکرار میکنند که هیچ ارتباطی با زندگی کنونی و آینده دانشآموزان ندارند و بسیاری از آنان سوهان روح دانش آموز و معلم و والدین شدهاند.»
کانون صنفی معلمان در ادامه در بیانیه خود به سهم اندک آموزش و پرورش در بودجه سال ۱۴۰۱ دولت رئیسی اشاره کرده و مینویسد:
«بودجه ۱۴۰۱ آموزش و پرورش در لایحه اولیه در حالی نزدیک ۱۳۱ همت (هزار میلیارد تومان) در نظر گرفته شد که بودجه عمومی کشور ۱۵۰۵ همت بود. به عبارتی سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی اندکی بیشتر از هشت و نیم درصد است! و این در حالی است که بنا بر توصیههای جهانی و حتی تاکید سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سهم این نهاد از بودجه عمومی نباید زیر ۲۰ درصد باشد.
از سوی دیگر سهم نهاد آموزش از تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایران سالهاست بین یک تا یک و نیم درصد است و متاسفانه این روند در بودجه ۱۴۰۱ نیز ادامه یافته است. در شرایطی روند کاهشی GDP در کشور ادامه دارد که این سهم در OECD (سازمان همکاری و توسعه اقتصادی) نزدیک ۵ و در کشورهایی مانند ترکیه و عربستان بیش از ۳ درصد است.
باید افزود که بررسی اعداد و ارقام بودجه آموزش و پرورش (به جز عدد مربوط به رتبه بندی که در بودجه اصلی نیامده است!) افزایش کلی این بودجه نزدیک ۱۲ درصد است که با توجه به تورم ۴۰ – ۵۰ درصدی در کشور نشان از فقیرتر شدن آموزش و پرورش میدهد.
همه اینها در شرایطی مطرح است که بیش از ۹۵ درصد بودجه این نهاد صرف پرداخت حقوق میشود و بخش آموزش در این بودجههای هر ساله نزدیک صفر است.
این شرایط است که باعث شده مدرسههای بدون دریافت پول از خانوادهها امکان ادامه حیات را نداشته باشند و مهمترین قربانی آن اصل ۳۰ قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن آموزش برای همه است که منجر به آسیبهای جدی و غیر قابل جبران به عدالت آموزشی به ویژه در مناطق محروم کشور است.»
کانون صنفی معلمان در ادامه به وضعیت لایحه رتبهبندی و مشکلات معلمان در این باره اشاره کرده و مینویسد:
«و اما رتبهبندی! پس از زمینگیر کردن لایحه خدمات کشوری و کنار گذاشتن آموزش و پرورش از آن در دولتهای احمدینژاد و روحانی، بحث جایگزینی آن با لایحه رتبهبندی معلمان مطرح شد.
هدف اولیه این لایحه، نه ترمیم و ساماندهی حقوقها که کیفیتبخشی به آموزش بود (که البته کیفیت بخشی، آن هم با مشوقهای مالی همچنان با اما و اگرهای بنیادین و فراوانی روبرو است).
حقوقهای زیر خط فقر و بیتوجهی آزاردهنده به وضعیت بد اقتصادی فرهنگیان و بازنشستگان، این لایحه و بحثهای مالی مندرج در آن را مورد توجه فرهنگیان قرار داد.
مضافا دولت در مورد مطالبه اصلی بازنشستگان فرهنگی که خواستار همترازی حقوقهای خود با شاغلان و بازنشستگان متناظر در دستگاههای دولتی که بیشترین دریافتی را وفق قانون مدیریت خدمات کشوری دارند هیچ توجهی نکرده و این قشر فرهیخته همچنان در فرق، فقر و فلاکت به سر میبرند و تا رسیدن به حقوق قانونی خود دست از تلاش بر نمیدارند.»
کانون صنفی معلمان ضمن تاکید بر تحصیل رایگان خواستار رسیدگی به وضعیت معلمان خرید خدمت و… شده و مینویسد:
«اکنون در کنار تاکید بر بازگشت به اصل ۳۰ قانون اساسی و اجتناب از پولیسازی آموزش، مخالفت با ساختار ایدئولوژیک آموزش و پرورش، توجه به حقوق آموزشی و غیرآموزشی دانش آموز و معلم، رسیدگی به وضعیت معلمان خرید خدمت، معلمان مدرسههای غیردولتی، حقالتدریس، کارنامهسبزها و …، توجه ویژه به آسیبهای جدی به آموزش در دوران کرونا و راهکارهایی برای جبران این آسیبها، دخالت دادن ذینفعان آموزش به ویژه معلمان در سیاستگذاریها و تصمیمسازیهای خرد و کلان آموزشی و … به یکی از مهمترین خواستههای آنان بدل کرده است.
گرچه لایحه کنونی با ویرایشهای اولیه و بودجه اختصاصی برای آن بسیار بسیار فاصله دارد؛ اما همین لایحه سرهم بندی شده نیز میتواند به بخش کوچکی از دغدغههای مالی فرهنگیان پاسخ گوید. امروزـ فردا کردن اجرای آن و ایجاد ابهامهای ساختگی و آشفتگی در اعلام چارچوبهای ارزشیابی این لایحه زمینه دلخوری فرهنگیان کشور را فراهم کرده است و همین سیاه کاریها باعث شده همچنان معلمان در کف خیابان به طرح خواستههای مشروع خود بپردازند و تا رسیدن به این هدف از پای نمینشینند.»
بیانیه کانون صنفی معلمان در خاتمه ضمن گرامیداشت روز معلم نسب به ادامه روند کنونی هشدار داده و مینویسد:
«در پایان کانون صنفی معلمان ایران (تهران) ضمن تبریک مجدد روز معلم به همه همکاران فرهنگی و پاسداشت یاد و خاطره ابوالحسن خانعلی، به هموطنان عزیز و بویژه اولیاء دانش آموزان هشدار میدهد که ادامه روند کنونی و عدم تغییر در ساختار آموزش عمومی کشور، نتیجه اش تداوم سیر قهقرایی وضعیت آموزش و پرورش و تباهی نسلهای مختلفی از کودکان و نوجوانان این سرزمین است.
ما بیش از دو دهه است که به فرادستان آموزشی و مسئولان حکومتی در این زمینه هشدار دادهایم، اما گوش شنوایی نبوده است. به نظر میآید وقت آن است که شما خود پیشتاز تغییر در وضعیت آموزش عمومی کشور شوید و در این مسیر ما فرهنگیان، همراه شما خواهیم بود.»
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)