25 نوامبر، برابر با چهارم آذر، در تقویم سازمان ملل به عنوان روز جهانی محو خشونت علیه زنان تعیین شده است. آزار زنان امری جهانی و دیرینه سال است و در دوره ما مورد نیاز سرمایه داری بوده و ابقا شده است. این ستم در هر کشوری به نسبت مبارزه ای که با نظام سرمایه داری و دولت هایش انجام گرفته شدت و ضعف گوناگون دارد.
جمهوری اسلامی، به عنوان یکی از زن ستیزترین رژیم ها، از تمام امکانات مذهبی، قانونی، پلیسی، زندان و شکنجه جهت در انقیاد نگهداشتن زنان کوشیده تا به آن ترتیب کل جامعه را اسیر سیستم سرمایه داری و حاکمیتش نگه دارد. زنان ایران طی بیش از چهار دهه در کنار طبقه کارگر بیشترین مشقت ها را از دست رژیم جمهوری اسلامی و حملات ددمنشانه آن چشیده اند. اما زنان و مردان برابری طلب با مبارزه و مقاومتی که از همان 17 اسفند 57، روز جهانی زن، شروع شد و تا امروز ادامه دارد، تلاش های رژیم اسلامی را با موانع بزرگ روبرو کرده و در موارد زیادی آنها را ناکام گذشته اند.
جمهوری اسلامی طی 43 سال گذشته بسیار کوشید تا با اتکا به اعتقادات مذهبی، باورها و سنت های پوسیده جان سخت، اعمال قوانین سرچشمه گرفته از مذهب، و سرکوب عریان ستم بر زنان را درونی کند و آنان را متقاعد سازد که به موقعیت فرودست خود تمکین کنند، اما در این کار توفیق نیافت. هر اقدام سرکوبگرانه و تحقیر کنندهی رژیم علیه زنان آتشفشان خشم و نفرت آنان را فروزان تر کرد. تا دیروز هر جا حرکت و مبارزه ای در جریان بود زنان نقش نمایانی در آن داشتند. امروز این نقش در انقلاب کنونی جایگاه درجه اولی یافته است.
مبارزه بر تامین حقوق برابر و انسانی برای زنان یکی از میادین اصلی مبارزه طبقاتی علیه سرمایه داری و استبداد مذهبی در 43 سال گذشته بوده است. به همین خاطر می باشد که انقلاب شکوهمند کنونی در مبارزه با خشونتی آغاز گردید که پلیس های افسارگسیخته ارشادِ اسلامی علیه ژینا امینی اعمال کرده و موجب جانباختن این دختر معترض، جوان و بی دفاع شدند.
انقلاب کنونی با دو شعار اصلی “ژن، ژیان، آزادی” و “مرگ بر جمهوری اسلامی” می رود تا دمار از روزگار جمهوری اسلامی در آورده و این شکل از خشونت اسلامی علیه زنان را پایان دهد. اما همانطور که متذکر گردید آزار جنسیتی و خشونت علیه زنان در عصر ما ریشه در نظام سرمایه داری دارد. این سیستم سود محور از طریق تحمیل بردگی مزدی به زنان و مردان کارگر و استثمار آنها زنده است. پس برای محو ستم علیه زنان باید این نظام و دولتش را بر انداخت. انجام وظیفه تاریخی این امر نیز به عهده زنان و مردان کارگر است. رهایی کلیه زنان از قید و بندهای مردسالاری و از اسارت قوانین مذهبی، از مبارزه طبقه کارگر برای رهایی از استثمار سرمایه داری جدا نیست. با آگاهی بر این واقعیت و شناخت مکانیزمهای ستم بر زنان در مناسبات تولیدی سرمایه داری است که می توان مبارزه مؤثری بر علیه این نابرابری اجتماعی را به نتیجه رساند. این امر در زمان انقلابی شکوهمند، که نام ژینا رمز آنست، از همیشه مبرم تر می باشد. این انقلاب کمک کرده و بیشتر هم خواهد کرد تا یکی از نقاط ضعف بزرگ جنبش زنان، یعنی غیبت تودهی زنان کارگر و زحمتکش در صفوف خود را از بین ببرد. این انقلاب تا همینجا یاری رسانده تا برابری زن و مرد در میدان مبارزین تامین شده و زمینه برای اجتماعی شدن و سراسری شدن آن تقویت گردد. تامین برابری زن و مرد، تنها امر زنان نیست، بلکه امر همه انسانی زنان و مردان آزاده و مبارزی است که در راه رهایی بشر از یوغ ستم و اختناق و استثمار مبارزه می کنند.
برای رهایی کامل زنان باید راه پیوستن طبقه کارگر به انقلاب حاضر را هموار کرد و به این طریق جوهر چپ آنرا سمت و سوی سوسیالیستی بخشید. زنان تنها در یک جامعه سوسیالیستی به طور کامل رها خواهند گردید. زمینه استقرار چنان جامعه ای در دل بحران رو به تعمیق اقتصادی و سیاسی سرمایه داری به طور عینی فراهم است. انقلاب ایران به همین جهت مورد استقبال دهها میلیون تن از مهاجران و پناهندگان ایرانی در خارج و انسان های پیشرو و به تنگ آمده از سیستم سرمایه داری و دولت هایش در آن جوامع قرار گرفته که ظرفیت استقرار چنان جامعه ای را دارد.
زنده باد انقلاب
مرگ بر جمهوری اسلامی
برقرار باد سوسیالیسم
24 نوامبر 2022، برابر با سوم آذر 1401