کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

برده داری با مرگ سرمایه داری به طرزی ریشه ای لغو خواهد شد

file

(یونسکو)، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۷ روز بیست و سوم ماه اوت را به عنوان یادمان تجارت برده و لغو آن نامگذاری کرد. مجمع عمومی سازمان ملل قبلا در سال ۱۹۴۹ “روز جهانی لغو برده داری” را وارد تقویم سازمان کرده بود و یونسکو با تعیین ۲۳ اوت یادمان قربانیان را گرامی داشت.

تجارت برده، که توسط بریتانیای استعمارگر از قرن پانزدهم میلادی در  حوزه اقیانوس اطلس آغاز شد، به سرعت در کشورهای اروپایی و آمریکا گسترش یافت؛ در اواخر قرن هجدهم، مردم مبارزه علیه برده داری را آغاز کردند. با اینکه این سیستم ضد انسانی در اواسط قرن نوزده لغو گردید، اما مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل نشان داد که برده داری تا آن زمان لغو نشده بود. دلیلش هم احیای رسمی برده داری سنتی در آمریکای سرمایه داری بود. تا نیمه اول قرن نوزدهم، برده‌داری رسما محور اقتصاد آمریکا بود. جنوب آمریکا بخش پویای اقتصاد این کشور (و شهروندان سفیدپوست آن) به شمار می‌رفت. بیش از نیمی از صادرات کشور در شش دهه نخست قرن نوزدهم از پنبه خامی تشکیل می‌شد که تمامی آن توسط بردگان به تولید رسیده بود. سرانجام برده داری به صورت رسمی آن در آمریکا در ۱۸۶۵ لغو گردید. اما سرمایه داری برده داری را در اشکالی نوین تاکنون حفظ کرده است. بعضی از این اشکال علنی بوده نظیر احیای برده داری در آلمان نازی. در دوره آن رژیم فاشیستی و سرمایه دارانه مقامات حکومت رسما میلیون ها یهودی، کمونیستها کولیها و اسیران جنگی را به جای ۱۳ میلیون کارگری که برای جنگ بسیج کرده بودند،اجبارا به کار گماردند. در پاکستان و هندوستان کودکان و سایر اعضای خانواده به جای وام به قرض دهنده داده میشدند و آنها نیز قربانیان را علنا به کار گرفته و در مواردی برای جلوگیری از فرارشان، آنها را به تخت زنجیر میکردند. یکی از کودکان برده پاکستانی اقبال مسیح است. اقبال مسیح، سال ۱۹۸۳ در موردیک، شهرک تجارتی حومه‌ی لاهور، در خانواده‌ی فقیر مسیحی به دنیا آمد. در چهار سالگی، پدر و مادرش او را برای پرداخت ۶۰۰ روپیه قرض‌ که از صاحب یک کارخانه قالی بافی گرفته بودند، به کار فرستادند.

در کارخانه، اقبال و سایر کودکان باید ساعات متمادی تحت شرایط دشوار کار کنند، در حالی که با زنجیر به کارگاه قالی بافی بسته شده بودند. او وقتی فهمید قرض والدینش به این زودی‌ها پرداخت نخواهد شد، در ده سالگی، زنجیر را شکست و پا به فرار گذاشت. اقبال مبارزه ای جانانه در پاکستان و خارج را علیه صاحبان کودکان برده، که عمدتا برده هایشان را در قالیبافی به کار میگرفتند، به راه انداخت. او سه‌هزار کودک پاکستانی را کمک کرد تا از بردگی فرار کنند و در بیشتر نقاط جهان علیه کار کودکان سخنرانی کرد. او برنده چند جایزه حقوق بشری و الهامبخش تاسیس چندین موسسه حقوق کودکان و عامل بستن چندین قالیبافی شد که با کار بردگان کودک قالی می بافتند. برده داران سرانجام او را در 1995 در سن دوازده سالگی در پاکستان ترور کردند.

بعدا بعضی گروههای تروریستی اسلامی نظیر داعش زنان را به عنوان غنیمت جنگی اسیر کرده و با اتکا به آیات قرآن در بازار می فروختند. بعدا گروههای تروریستی اسلامی دیگر مردان را نیز در کنار زنان به اسارت گرفته و رسما در بازار بردگان لیبی به قروش می رساندند. اما بردگی مدرن در اشکال پوشیده تری هم وجود دارد.

طبق تعاریف ارائه ‌شده از سوی سازمان جهانی کار یا نهادهای بین‌المللی دیگر برده داری مدرن مواردی نظیر “کار اجباری”، “ازدواج اجباری”، “کودکان کار”، “تن‌فروشی” یا هرگونه خدمت اجباری دیگر و همچنین “قاچاق انسان” را در بر می‌گیرد. به این اعتبار بنا بر برآورد سازمان حقوق بشری “واکفری” حدود ۵۰ میلیون برده مدرن در دنیا وجود دارند. اما بعضی از محققان مکتوب کرده اند که میلیون ها کودک در جهان در افریقا و آسیا برای ابرشرکت های صاحب اسم و رسم بین المللی کار میکنند که عملا برده اند.

در جمهوری اسلامی طبق فتوای بعضی از آیات نظیر مصباح یزدی و پیروانش برده داری، همانطور که در قرآن آمده و طبق سنت اسلامی بردگی آزاد است. این بردگی در کودکان کار، کودک همسری، ازدواج اجباری، تن فروشی نمایان تر است. اما کار در خانه و خانواده نیز عملا به صورت بردگی کودکان، بویژه کودکان دختر، رایج می باشد.

نظام سرمایه داری ایجاد کننده و عامل بقای برده داری مدرن در تمام اشکال آنست. استثمار کار بردگان جدید به صورت کسب و کاری با سود صدها میلیارد دلاری درآمده و هیج دولتی قادر نشده آنرا از طریق قانون گذاری منسوخ کند. بنابراین منطقا و تحلیلا می توان نتیجه گرفت که برده داری مدرن و سنتی تنها با مرگ سرمایه داری به طرزی ریشه ای لغو خواهد شد.