کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
اطلاعیه و بیانیه های حزبی

برای حاکمیت داعشی در روند استیصال و فروپاشی تنها توسل به شمشیر عریان  سرکوب  باقی مانده است!

Picsart 23 08 03 11 26 19 949

اعلامیه مشترک

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

حزب کمونیست ایران

حکومت اسلامی در برابر گسترش آزادپوشی و مدافعان حجاب اختیاری نه تنها شکست خورده که عنان از دست داده است. حاکمیت یک دست شدۀ داعشی متشکل از جبهه پایداری و طرفداران مصباح یزدی تحت امر ولی فقیه روی یک اقلیت ذوب در ولایت سرمایه گذاری کرده و تصور می کنند قادرند جامعه را به قبل از خیزش انقلابی ژینا بازگردانند. لایحه حجاب با بیش از ۳۰ جرم جدید و جریمه‌های ۱۰ تا ۲۰میلیون تومانی یا ده درصد کل دارایی افراد، تلاش دارد تا هم راهی برای تامین کسری بودجه فراهم کند و هم به خیال تصویب کنندگانش مردم را بترساند. تصویب چنین لایحه ای برای تشدید فشار بر زنان آزادپوش در خیابان ها با تشدید کنترل محل های کسب و کار و حریم های خصوصی شرکت ها همراه شده است. مُهر و موم کردن و بستن شرکت هایی همچون «طاقچه»، «ازکی» و «دیجی کالا» به دلیل فعالیت زنان آزادپوش در آنها یا انتشار عکس های دسته جمعی با پوشش اختیاری، پلمب چهار واحد صنفی در شهرستان اردستان و شیرینی سرای بابل و لغو مجوز مدرسه ورزش آرتینا در سنندج، نشانۀ شکست کامل حاکمیت اسلامی در تحمیل حجاب اجباری است. ارکان رژیم جمهوری اسلامی زیر فشار جنبش قدرتمند زنان ایران چنان به لرزه درآمده که حالا حتی شرکت هایی به حجاب اجباری به مثابه پرچم حکومت اسلامی پشت می کنند که وابسته یا نزدیک به جریانات حکومتی هستند و حتی با نهادهای نزدیک به دستگاه ولایت نیز همکاری  های نزدیکی داشته اند.

مقاومت زنان شجاع و آزادپوش و مبارزات روزانه کارگران و زحمتکشان آن چنان گسترده و عمیق و تاثیرگذار است که بخشی از نیروهای درون حاکمیت اسلامی نیز بویژه در امر حجاب و فشار سنگین اقتصادی بر مردم لب به شکایت گشوده اند. بسیاری از فعالان سیاسی اپوزیسیون درونی حاکمیت به این شیوه های حکمرانی داعشی اعتراض کرده و ترس خود از واکنش های مردم را بیان می کنند. در جریان مراسم عاشورا، بخش بزرگی از  هیئت های عزادار، خط خود را از خط حاکمیت جدا کردند. در بسیاری از مساجد، تکایا و حسینه ها، هیئت های عزاداری از دعوت آخوندها و مداحان حکومتی سرباز زدند. بخشی از هیئت ها در اعتراض به خون های ریخته شدۀ جوانان مردم در سال گذشته یا از برگزاری مراسم خودداری کرده و یا به خانه های جانباختگان خیزش انقلابی ژینا رفته و یاد آنها را گرامی داشتند و ترانه ـ سرود انقلابی «از خون جوانان وطن لاله دمیده» سر دادند.  این تحولات، نشانه ریزش های گسترده در طیف طرفداران دیروزی حاکمیت اسلامی است.

سرکوب عریان و خشن، تنها چاره دستگاه ولایت و حکومت اسلامی یک دست شده است. آنها راه دیگری ندارند. گسترش اعدام های جنایتکارانه، اعدام هشت زندانی در زندان های زاهدان، زابل و بیرجند و انتقال سه زندانی زندان پارسیلون خرم آباد جهت اجرای حکم اعدام؛ تصویب لایحه ارتجاعی حجاب، تعطیل کسب و کارها؛ دستگیری های گسترده و محاکمه فعالان صنفی، مدنی و مدافعان محیط زیست همچون ریحانه انصاری نژاد، پیمان فرهنگیان، میکائیل صدیقی، یاشار تبریزی، مهدی محمودیان، محمد حسین همت پور، تبسم جمال پور، آذر کوروندی، یاسر نوری اهل جوانرود، مسعود میرزایی، ابراهیم میرزایی، هوزان باباکرمی در سنندج و جوانرود، حیدرقبادی در کرمانشاه، مولود، سعادت و یوسف آتشبار سه عضو یک خانواده اهل مهاباد؛  محاکمه روزنامه نگاران مدافع آزادی قلم همچون نازیلا معروفیان، سعیده شفیعی، نسیم سلطان بیگی، الهه محمدی، نیلوفر حامدی، مصطفی جعفری؛ تجدید محاکمه زندانیان سیاسی شجاع همچون سپیده قلیان، آنیشا اسدالهی، فریبا کمال آبادی، مهوش ثابت؛ محاکمه وکلای پایبند به سوگند وکالت همچون صالح نیکبخت، مرضیه محبی، هادی شریف زاده؛  تشدید فشار بر رَپرهای انقلابی همچون سامان یاسین و توماج صالحی؛ سرکوب مستمر هنرمندان همچون افسانه بایگان، مدیر تولید سریال “نیسان آبی”، اخراج و تعلیق دانشجویان فعال، انفصال از خدمت استادان دانشگاه همچون بهارک اختردانش و محمد مهدی علومی، پرونده سازی برای معلمان آگاه همچون عاتکه رجبی، سارا سیاهپور، تیمور باقری کودکانی، غلامرضا اکبرزاده باغبان، طهماسب سهرابی، حسین مهدی زاده، پیروز نامی، محسن عمرانی، ابوالفضل خوران؛ تشدید فشارهای غیرانسانی بر خانواده های زندانیان سیاسی و دادخواهان، همچون دستگیری محمدعلی و میلاد موگویی، پدر و برادر شهید مهسا موگویی، بستن وثیقه های سنگین برای محاکمه شدگان به منظور تشدید فشار بر “متهمان” و خانواده ها و خویشاوندانشان نمونه هایی از این سرکوب عریان و خشن به مثانه آخرین “راه نجات” حاکمیت است. اما این آخرین “راه نجات”، نشانگر قدرت حکومت اسلامی نیست بلکه بیانگر استیصال، سردرگمی، محاصره شدگی و تشدید روند فروپاشی آن است. این را حالا حتی خودی های نظام اسلامی نیز دریافته اند. حالا بسیاری از آنها به فردای فروپاشی می اندیشند.

ما بر این باوریم که در چنین شرایطی جنبش انقلابی مردم ایران می تواند تمام ظرفیت های خود را به میدان آورد. اکنون این جنبش پایدار، قوام یافته و گسترش یابنده، می تواند پیکار برای آزادهای مدنی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را با پیکار برای نان، تامین اجتماعی فراگیر و زندگی شایسته انسانی پیوند بزند. حالا مبارزات مطالباتی روزمره بازنشستگان، معلمان، پرستاران، کارگران بخش های گوناگون و توده های کارد به استخوان رسیده زحمتکشان به مبارزات آزادیخواهانه زنان شجاع کشور، جوانان جسور و ملیت های تحت ستم جان تازه ای بخشیده است. این حرکت متنوع مبارزاتی، روز به روز به هم نزدیکتر می شوند و قوام می یابند. سازمانیابی و همگرائی های این مبارزات درخشان و غرورآفرین می تواند بر متن فروپاشی حاکمیت اسلامی، زمینه های ضروری برای شکل گیری قدرت مردمی در پائین و بالا را فراهم آورد و مانع از قدرت گیری نیروهای ارتجاعی رنگارنگ گردد. سازمانیابی توده های مردم در محیط های کار و زیست عنصر کلیدی در این راستاست. به قدرت لایزال مردم ایمان بیاوریم.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

پیروز باد انقلاب مردم ایران

زنده باد آزادی، دمکراسی و  سوسیالیسم

حزب کمونیست ایران

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ برابر با ۱  اوت ۲۰۲۳