کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

بازنشستگان و مبارزه علیه استبداد و فقر

ggggg 3

روز چهارشنبه 31 فروردین چهار تشکل بازنشستگان در پیامی مشترک به مناسبت فرارسیدن روز جهانی کارگر و معلم نوشتند:

در شرایطی که دولت و قدرت سیاسی حاکم، راه بیان آزادانه و پیگیری خواست های مسلم اقشار زحمتکش را مسدود نموده و مطالبه گری را «جرم» تلقی می کند، مسلم است که فریادها خاموش نخواهد ماند.”

در پیام مشترک آمده است: ” امسال تلاقی یکشنبه های اعتراضی بازنشستگان (کارگران دیروز) با روز جهانی کارگر و روز معلم در یازدهم و دوازدهم اردیبهشت بستری برای همبستگی و سر دادن فریادهای متحدانه و رسا برای برخورداری از زیست و معیشتی شایسته می باشد: ما کارگریم برده نیستیم! روز جهانی کارگر و معلم را گرامی می داریم.”

دوران بازنشستگی و سالمندی تحت حاکمیت جمهوری اسلامی هراس آور است.

یکی از نگرانی های عمیق شاغلین جوان، که والدین پیر دارند، سالمندی و بازنشسته شدن است. زیرا زندگی تحمیل شده به بازنشستگان وحشت آور است. علی دهقان‌کیا رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی استان تهران، می گوید:

“«بیشتر از یک‌سوم بازنشستگان تامین اجتماعی حداقل مزد ‌بگیر هستند. این پول برای تنها ۱۰ روز کفایت می‌کند.”

احمد دلبری، رئيس انجمن سالمندان ایران حتی گفته است که ۵۵ درصد سالمندان مستمری و همان درآمد ناچیز را نیز ندارند. بر اساس گزارشی که سال گذشته پخش شد میزان فقر در بین زنان سالمند و بازنشسته بیشتر از مردان است. ۴۰ درصد زنان سالمند در فقر زندگی می‌کنند. شمار سالمندان بازنشسته تهیدست در برخی از استان‌ها به‌مراتب بیشتر از استان مرکزی است.

در سیستان و بلوچستان ۷۰ درصد سالمندان زیر خط فقر روزگار می‌گذرانند و حدود ۸۸ درصد ساکنان روستاها از بیمه بازنشستگی بی‌بهره‌اند. سالمندان ده درصد جمعیت ایران را تشکیل داده، یعنی بیش از هشت میلیون نفر بوده و رو به افزایشند. حکومت اسلامی، که هیچ برنامه برای بهبود زندگی سالمندان و بازنشستگان ندارد، عملا نگهداری از سالمندان را به عهده فرزندان، اقربا و خیرین گذاشته است. سران ریاکار رژیم و رسانه های مزدور آنها در ظاهر سالمندان را به عنوان انسانی که از کوران زندگی بیرون آمده، تبدیل به انسانی باتجربه‌تر،‌ حرفه‌ای‌تر، عاقل‌تر، فهیم‌تر و کامل‌تر می‌شود می ستایند، اما در عمل آنها را در فقر و بی حقوقی رها کرده اند.

اما بازنشستگان ایران به سرنوشت مصیبت باری که جمهوری اسلامی برایشان رقم زده تسلیم نشده اند. آنها با کار کردن و مبارزه به جنگ این سرنوشت رفته و جمهوری اسلامی را رسوا کرده اند. یکی از این بازنشستگان، که رسانه های رژیم از آنها به نام “سالمند کارگر” یاد میکنند به خبرنگار یکی از همین رسانه ها گفته است که در ایام سالخوردگی ناگزیر شده «چند برابر دوران جوانی‌اش» کار کند. آنها در جهت مبارزه علیه گرسنگی حتی درشرایط سخت کرونایی بناچار خود را در معرض ابتلا به ویروس کرونا قرار دادند، کار کرده و از کرامت انسانی خویش دفاع نمودند.

کاربدستان زبون جمهوری اسلامی، که توان اداره جامعه را ندارند، از یک طرف و در عمل شرایطی را فراهم کرده اند تا بازنشستگان با دستمزدی بخور و نمیر تن به استثمار شدید توسط کارفرمایان بدهند و از طرف دیگر این کارگران سالمند را به عنوان یکی از عوامل بی کاری جوانان شناسانده اند. اما جوانان با پشتیبانی از سالمندانِ کارگر و مبارزات بازنشستگان به خنثی کردن تبلیغات بی شرمانه رژیم کوشیده اند.

دولتمردان فاسد که چند سال است با مبارزات سازمانیافته و هدفمند بازنشستگان روبرو هستند، گذشته از تلاش در جهت حریص نشان دادن کارگران سالمند و ایجاد تفرقه در جامعه به تفرقه افکنی در میان خود بازنشستگان نیز دست زده اند. آنها بازنشستگان را به لشکری و کشوری، بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی، بازنشستگان جبهه رفته و نرفته و شاغلین قبلی درگیر با کار سخت و زیان آور و کارگران غیر مشغول به آن کارها تقسیم کرده اند. اما فعالین با تجربه بازنشستگان با فعالیت های تبلیغی و اقداماتی دیگر کوشیده اند پشتیبانی همه بخش های دیگر بازنشستگان را جذب کرده و در مورادی حضور آنها در گردهمایی خود را شادباش گفته اند.

بازنشستگان مبارز، که خود را در تشکل های ویژه و مستقل خویش سازمان داده اند، بیش از یک سال است که روزهای یکشنبه در شهرهای گوناگون در مقابل ادارات سازمان تامین اجتماعی گردآمده و مطالبات خود را فریاد میزنند. آنها شعار می دهند:

“دستای ما خالیه، وضع شما عالیه”،  “کار خصوصی سازان، غارت است و ‌چپاول”، “همسان‌سازی مشاغل، حق مسلم ماست”، “اندوختمون کجا رفت، به جیب زالو‌ها رفت”، “معیشت، منزلت، حق مسلم ماست”، ”کشور ما رو گنجه، بازنشسته در رنجه”، ”بازنشسته بیدار است، از تبعیض بیزار است”، “فقط کف خیابون، بدست می آید حقمون”، “شعار ما این زمان، معیشت است و درمان”، “گرانی تورم بلای جان مردم”.

بازنشستگان آگاه و مبارز که عملا از حقوق نیروی کار امروز نیز دفاع میکنند کارگران و مهاجران افغانستانی را نیز فراموش نکرده اند. گروه اتحاد بازنشستگان در فروردین 1401 طی بیانیه ای در مورد این مردم چنین نوشتند:

” تعرض و ستم بر مهاجران زحمتکش افغانستانی که اخیرا تشدید یافته است، مصداق کامل نژاد پرستی است. کارگران آگاه و زحمتکش با تاکید بر برادری طبقاتی هرگونه رفتارهای ضد انسانی بر علیه مهاجران افغانستانی را محکوم می کنند”.

مبارزات بازنشستگان تامین اجتماعی بخشی از مبارزات کارگری در ایران است. این مبارزات مورد حمایت نیروی کار ایران و تشکل های کارگری قرار گرفته است. سرکوبگران رژیم که از مبارزات برنامه ریزی شده و همبسته بازنشستگان هراس دارند یا به شیوه وعده و عید و یا از طریق حمله به تجمعات اعتراضی آنها و دستگیری فعالینی چون اسماعیل گرامی کوشیده اند بازنشستگان مبارز را به سکوت بکشانند، اما جواب بازنشستگان معترض به سرکوبگران در گردهمایی ها و رو در رو با نیروهای مجهز پلیس و سپاهی چنین بوده است: یورش سرکوبگران دستگیری و زندان آنها را از پیگیری مطالباتشان باز نخواهد داشت. “فقط کف خیابون، بدست می آید حقمون”.