تیمور حسینی رییس پلیس راهور فراجا به مناسبت هفتم اردیبهشت روز ایمنی حمل ونقل گفته است: « در سال گذشته، نزدیک بر۲۰ هزار نفر بر اثر تصادفات رانندگی در ایران جان خود را از دست دادند این آمار نشاندهنده این است که ز در زمینه کاهش تصادفات و تلفات جادهای با مشکلات جدی روبهرو هستیم.»
واقعیت این است که تصادفات جادهای یکی از چالشهای اصلی امنیت در ایران محسوب میشود. بر اساس آمار منتشرشده توسط سازمان پزشکی قانونی ایران، در سالانه به طور متوسط بیش از بیست هزار نفر در اثر تصادفات جادهای جان خود را از دست می دهند. آمارهای جهانی نشان می دهند که میزان مرگ و میر در نتیجه تصادفهای رانندگی به نسبت جمعیت و میزان خودرو در ایران نزدیک به ۱۴برابر کشور سوئد و ۱۰ برابر کشور آلمان است. بیشترین علت مرگومیر در میان جوانان ۱۵ تا ۳۰ سال، تصادفات رانندگی گزارش شده است. جادههای بینشهری، به ویژه محورهای پرتردد مانند قم-تهران یا هراز، به کانون اصلی این حوادث تبدیل شدهاند. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت ایران از نظر نرخ مرگومیر ناشی از تصادفات جادهای در بالاترین رتبه جهانی قرار دارد.
این ارزیابی آماری نشان می دهد که فجایع انسانی در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، تنها به گسترش ابعاد جنایات هر روزه حکومتی محدود نمی شود. انواع حوادث و سوانح قابل پیش بینی و قابل پیشگیری هم در کمین نشسته اند تا جان انسان ها را بگیرند. جمهوری اسلامی تنها به خاطر شمار اعدام زندانیان بی دفاع نیست که حائز رتبه اول در جهان است، این رژیم محیط کار و زیست طبیعی کارگران و زحمتکشان را هم به کمینگاه مرگ تبدیل ساخته است. هر آن می توان شاهد حادثه ای دلخراش، رویدادی غیرمنتظره و فاجعه ای انسانی بود.
جمهوری اسلامی علاوه بر جنایات روزمره اش، چنان در قبال سلامتی محیط زیست شهروندان کشور نامسئول و چنان محیط کار و زندگی مردم و به ویژه کارگران را ناامن کرده است که هر گوشه ای از محیط کار و زیست مردم، به بستر مستعدی برای وقوع هر حادثه و سانحه تلخ و ناگوار تبدیل شده است. افزایش تصادفات جادهای در ایران دلایل متعدی دارد که در همه اآنها رد پای رژیم حاکم و سیاستهایش مشهود است: در ساختن بسیاری از جادههای ایران ابتدائی ترین استانداردهای بین المللی رعایت نشده است . به عنوان مثال، عدم جداسازی مسیرهای رفت و برگشت در جادههای دوطرفه. طراحی غیر مهندسی تقاطعها و پیچهای تند، نبود روشنایی کافی در جادههای شبانه.
خودروهای نا امن تولیدات داخلی یا خودروهای فرسوده تولیدات خارجی، در کنار عامل فوق یکی از دلایل افزایش تصادفات رانندگی در ایران است. فساد در اعطای گواهینامه، برخی رانندگان بدون گذراندن آزمون عملی کافی به کمک رشوه و سفارش و پارتی بازی، گواهینامه دریافت میکنند. نبود دوربینهای سرعتسنج در بسیاری از جادهها.
علاوه بر همه اینها جاده های ایران به دلیل بی کفایتی کارگزاران رژیم در امر مدیریت ترافیک درون و برون شهری در زمره مرگبارترین جاده ها در سطح جهان بشمار می روند. در شهرها به دلیل فقدان پل ها و تونل های عبور عابر پیاده، و در بسیاری از نقاط به دلیل کمبود ابتدایی ترین خدمات از قبیل چراغ راهنمایی، خط کشی خیابان ها، تابلو علائم رانندگی و غیره صورت گرفته اند که به راحتی قابل پیشگیری هستند.
آمار مرگ و میر در ایران به دلایل متعدد سرسام آور شده اند. مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا، مرگ و میر بر اثر تصادفات رانندگی، انفجارهای مرگبار گاه و بیگاه ، مرگ و میر بر اثر سوانح طبیعی. مرگ و میر کودکان به دلیل مشکلات درمان و تغذیه. این موارد آنقدر تکرار شده اند که گوئی مردم به تکرار آنها عادت کرده اند. در این میان آمار بسیار بالای مرگ بر اثر تصادفات رانندگی از همه جانکاه تر است.
کشف علل واقعی مرگ و میر انسان ها به هر دلیل و از جمله به دلیل سوانح رانندگی، بدون بررسی ماهیت نظام حکومتی و سیستم مدیریتی و اراده سیاسی آن جامعه میسر نیست. درست است که کسی نمی تواند به دقت زمان وقوع زلزله و برخی از بلایای طبیعی را تعیین کند، اما اگر اراده ای مسئول در کار باشد و سیستم مدیریتی به فساد اداری و مالی آلوده نباشد، حتی ابعاد فجایع ناشی از بلایای طبیعی را هم بدرجات زیادی می توان کاهش داد. در دستگاه اداری فاسد و عقب مانده جمهوری اسلامی، نه اساسا طرح هایی برای پیشگیری از وقوع حوادث وجود دارد و نه سیستم اداری بی کفایت و فاسد جمهوری سرمایه داری اسلامی قادر به پیاده کردن طرح های کارشناسی شده، هست. هر طرحی هم که داشته باشند اساسا محملی برای سوءاستفاده مالی و غارت و چپاول است حکومت اسلامی که، ثروت و سامان مردم را صرف سرکوب در داخل و تروریسم در خارج میکند ، آنچه برای آن اهمیت ندارد سلامت و امنیت مردم است. برقراری امنیت در زندگی مردم بدون رهائی از دست این رژیم میسر نمی شود.