🦯:امیر اسماعیل پو
در حاشیە قرار کنگرە منشعبین
بیانیە مشترک کمیتە موقت رهبری حزب ، کمیتە مرکزی کومەلە و کمیتە خارج حزب کمونیست کە اخیرا در رابطە با عدم مشروعیت جریان انشعابی از استفادە از نام حزب و کومەلە انتشار یافت بە اندازە کافی گویا و مستدل است. در این بیانیە بە ماهییت اختلافات سیاسی در حزب پرداختە نشدە است تا بار دیگر حول وحوش آن مجادلات تکراری و خستە کنندە براە بیفتد، بلکە این بیانیە مسئلەای کاملا روشنی را طرح کردە است کە، رفقای منشعب هنگام جدایی از حزب و کومەلە، اقلیت تشکیلاتی را شامل میشدند، بنابراین منطقا این اقلیت اگر اخلاق سالم سیاسی مبنا باشد مجاز بە استفادە از نام کومەلە و حزب نیستند. تمام. اما قرار مصوب کنگرە منشعبین، این منطق سادە، این اخلاق سالم سیاسی را قصد دارد بە روال تا کنونی سبک و روش خود با زور کلمات و عبارات زیر پا گذاشتە تا از اینطریق حقایق آشکار و غیر قابل انکار را پردەپوشی کند. اگر از آمار و ارقام اعضا و رهبری کە مبنای محکمی برای تعین اقلیت و اکثریت در هر تشکیلاتیست، بگذریم باید این سؤالات را از نویسندە قرار کنگرە منشعبین پرسید کە :
١- اگر اقلیت تشکیلاتی( تا مقطع جدایی) نبودید و بە گفتە خودتان “بیش از نیمی از اعضای تشکیلات” یا” بخش مهمی” ( جناح خود ساختە چپ) با شما همراە بود، چرا در کنگرە١٧ کومەلە از قبول مسئولیت در رهبری کومەلە سرباز زدید؟ چرا تلاش نکردید حداقل نیمی از رهبری کومەلە را “تسخیر” کنید؟ در همین کنگرە چرا حاضر بە ابقا خود در پست رهبری کومەلە بودید اما حاضر نبودید بار دیگر خود را در معرض قضاوت نمایندگان اعضا در کنگرە قرار دهید؟ از چە چیزی نگران بودید؟ چون اقلیت بودید و نمیتوانستید اقلیت بودن در حزب سیاسی را بپذیرید.
٢- چرا در کنفرانس ١٢ خارج این “بیش از نیمی از اعضا” حتی نتوانست یکی از کاندیدهای مورد حمایت شما را انتخاب کند؟ قاعدتا اگر بیش از نیمی صحت میداشت میبایست ارادە خود را در انتخاب کمیتە خارج نشان دهد و حداقل نیمی از رهبری این کمیتە را بە جناح خود اختصاص دهد. چرا این “بیش از نیمی از اعضا” کنفرانس ١٣ را در حالیکە هیچ مانعی تشکیلاتی برای حضور در کنفرانس نداشت با نگران جدی از اینکە این “بیش از نیمی” نتوانند نمایندە ای داشتە باشند، بە فرمان کمیتە اجرایی سابق آنرا بایکوت کرد ؟
٣- اگر “بیش از نیمی از اعضای حزب” با شما همراە بود، چرا کنگرە ١٣ حزب را علیرغم بارها اصرار و درخواست مکرر اکثریت اعضای حزب ، هر بار بە بهانەای بە تعویق انداختید؟ چون با هر حساب کتابی در اقلیت بودید و پذیرفتن این موقعیت برای شما یک کابوس بود.
٤- اگر “بیش از نیمی از اعضا ” با شما همراە بود و اگر ٧٥ درصد رهبری حزب با شما همراە بود چرا جناح دیگر همە ارگانها را بە گفتە شما “قبضە” کرد؟
این ٧٥ درصد رهبری کمیتە مرکزی حزب تا مقطع جدایی ٥ سال از مشروعیت اساسنامەای آن گذشتە بود. اکثریت اعضا این حزب بارها عدم مشروعیت این ٧٥ درصد را یاد آوری کرد، صلاحیت سیاسی و تشکیلاتی آنرا بە چالش کشید و بارها خواستار کنارە گیری آنان شدە بود.
لازم است اینجا از رهبری کومەلە انتقاد کنم کە در مقابل خواست برگزاری کنگرە فوق العادە کە در مقطعی خواست اکثریت اعضا بود ، بە دلیل “حفظ انسجام حزبی” مقاومت کرد و عملا مانع اینکار شد.
٥- اگر بیش از نیمی از اعضای حزب و کومەلە با شما همراە بود ، چرا ” در ارگانها و فونکسیونهای حزبی “حذف ” !؟ شدید؟ چرا حزب و کومەلە را یا حداقل بیش از نیمی از آنرا از “قبضە” جناح مقابل بیرون نیاوردید
٦- اگر ” بیش از نیمی از اعضای حزب” با شما همراە بود ، چرا تشکیلات موازی را با حزب و کومەلە سازمان دادید؟ ؟ زیرا از اقلیت بودن در رهبری و دیگر فونکسیونهای حزبی در هراس بودید و آن را نمی پذیرفتید، تنها راە را با فریاد ” حذف شدیم “!؟ در بر هم زدن قواعد موجود ( اساسنامە و موازین حزبی) یافتید.
آیا تا کنون از خودتان پرسیدەاید با این” ٧٥ درصد کردن ها” و با این “بیش ازنیمی کردن ها” با این “بخش مهم و بخش قابل توجهی از اعضا کردن ها ” چرا ” حذف ” !؟ شدید؟
واضح است کە جواب این چراها در موقعیت تشکیلاتی منشعبین تا مقطع جدایی جواب میگیرد، موقعیت اقلیتی کە نتوانست در مقابل اکثریت تاب آورد، متمدنانە آنرا بپذیرد و بە قواعد موجود گردن نهد و تلاش کند کە وضعیت را با روشی سالم و سیاسی تغییر دهد، در غیاب چنین نگرشی راە را در جدایی دید. این جدایی البتە حق منشعبین است ، این یک انتخاب سیاسی است، اما استفادە از نام و نشان اکثریت حزب حق آنان نیست، بە این دلایل جریان انشعابی مجاز بە استفادە از نام کومەلە و حزب نیست. از آنان میخواهیم ، لطفا آنی باشید کە هستید. خوب و بدش را برای ما کە ماندیم بگذارید. از اینرو تا زمانی کە نام دیگری برای خود انتخاب میکنید، از نظر ما، از نظر فعالین سیاسی و اجتماعی و همە دوستداران حزب و کومەلە ، جریان انشعابی نام دارید.
ختم کلام، متأسفانە جریان انشعابی جواب این چراها را با نمایش بسیار ضعیفی در برگزاری دو تجمع بە نام کنگرە داد و با ” موفق دانستن آنها” در حقیقت با سیلی روی خود را سرخ نگە داشت. خیر رفقای سابق من، شما هم باید این حقیقت تلخ را بپذیرید کە موفقیتی در کار نیست ، هر آنچە است شکست است. فرق ما با شما در قبول این شکست است. ما آنرا پذیرفتەایم و تلاش داریم دلایل آنرا شناسایی کنیم با اتکا بە نیروی مادی و اجتماعی گرایش سوسیالیستی بە عنوان یک گرایش واقعی در جنبش های جاری ، از شکست ها برای ادامە مسیر نیرو بگیریم ، اما شما شکست خود را” موفقیت” میدانید و بدون شک در ادامە فعالیت خود در این ” موفقیت”!! بە دست و پا زدن خواهید افتاد، البتە باید تأسف خود را از این انتخاب سیاسی برای شما رفقای سابقم ابراز دارم.