کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

افزایش دستگیری ها در کردستان، تلاش پیشگیرانه

kurdistan1 786x480 1

بنا به گزارشات رسیده سرکوبگران جمهوری اسلامی در حدود یک ماە گذشته بیشتر از ۷۰ نفر را در جغرافیای کردستان دستگیر کرده اند. دستگیری ها در شمال و جنوب کردستان و نقاطی مانند کرمانشاه، ایلام و سرپل ذهاب و با شکستن درب و پنجره، خشونت و غارت اموال شخصی توام بوده است. در سنندج ۹ تن از فعالین کارگری به بهانه شرکت آنها در مراسم خاکسپاری یک مادر مبارز به دادگاه احضار شده اند. در مهاباد ۱۱ تن در یک شبیخون شبانه دستگیر شده اند. دستگیر شدگان که با اتهامات واهی و پرونده سازی روبرو بوده اند مقاومت کرده اند. آنها از شکنجه شدن در حین بازجوئی و محرومیت از مراقبت پزشکی و دارو خبر داده اند. بازداشت شدگان اکثرا جوان و مرد بوده اند، اما در میان آنان نوجوان، زن و افراد میانسال نیز دیده میشوند. در میان بازداشت شدگان، هنرمند مردمی، معلمِ فعال، روزنامه نویس، فعال کارگری شناخته شده، فعال حقوق زنانِ ، فعال محیط زیست و کاسبکار وجود دارند.

مامورین معمولا در ساعات بامداد به طرزی ددمنشانه به خانه ها یورش برده و هرگونه اعتراض و از جمله درخواست اجازه قضائی یا دلیل بازداشت را با توحش تمام جواب داده اند. بعد از دستگیری ها هم مامورین قضائی یا اطلاعاتی جواب قانع کننده ای به خانواده هائی که بدنبال روشن کردن وضعیت فرزندان و نزدیکانشان رفته اند، نداده اند. اما در میان شنیده ها بعضی دلایل آشکار شده است که میتوان آنها را چنین برشمرد: اتهام همکاری و یا عضویت در احزاب اپوزیسیون، پخش مطالب ضد رژیمی در شبکه های اجتماعی، حضور بر سر مزار جانباختگان، ستایش از اقدامات شجاعانه و مقاومتشان در برابر ماموران، تجدید میثاق با آرمان هایشان و نظایر آنها. اخیرا حتی شرکت در مراسم عروسی و رقص و پایکوبی نیز سبب احضار گردیده است. برای نمونه در یازدهم دیماه ۵۷ جوان در پیرانشهر به دلیل شرکت دسته جمعی در یک عروسی و  رقصیدن مشترک به دادگاه فراخوانده شده اند. در کنار این دستگیری ها خبر از چند مورد اعدام در زندان کرمانشاه و دیگر شهرهای کردستان می رسد.

آنچه قدرتمدارانی که پای بر لب گور دارند در جغرافیای کردستان مرتکب میشوند تشدید شده  همان اقدامات سرکوبگرانه ای است که در بقیه نقاط ایران نیز انجام می دهند. اما دستگیرها در چنین ابعادی و در چنین فاصله کمی نشان از سیاست ویژه ای هم دارد که رژیم اسلامی در کردستان دنبال می کند.این اقدامات در کردستان در همانحال می تواند در کنار سرکوبگری جنبه پیشگیرانه هم داشته باشد.

بحرانهای رژیم آنچنان تشدید شده است که توده های مردم به جان آمده سرنگونی جمهوری اسلامی را  بسیار نزدیک می بینند. چنین انتظاری زمینه مادی واقعی دارد. شکسته شدن ستون فقرات «محور مقاومت»، در خاورمیانه و نقش برآب شدن همه آنچه که جمهوری اسلامی طی چند دهه گذشته برایش هزینه کلان داده بود، مشکل سوخت و برق و تعطیلی روزانه صنایع، بیکاری های ناشی از آن، بی ارزش شدن پول ملی و گران تر شدن هر روزه قیمت دلار و بالا رفتن بهای اجناس پا به پای آن؛ در کنار اینها مقاومت پیروزمندانه زنان، مبارزات و اعتصابات سراسری کارگری و بازنشستگان  و اعتصاب و اعتراض بازاریان در جریان است، همه اینها امکان مادی سرنگونی جمهوری اسلامی را فراهم آورده اند. بعلاوه این روزها فعالین جنبشهای اجتماعی، فعالان سیاسی و کارشناسان و حتی بعضی سیاستمداران داخلی و خارجی سرنگونی هسته اصلی قدرت را نزدیک دیده و بیان هم میکنند.

 می‌توان  به روشنی دریافت که بورژوازی ایران به کمک امپریالیست های آمریکا، بریتانیا و دولت های دیگر اروپای غربی مشغول آماده کردن یک بدیل در بالا برای جایگزینی هسته سخت قدرت هستند. ولی آنها از امکانات زیادی برای تحقق این امر برخوردار نیستند. مقدم بر هر چیز آنها توانائی غلبه بر مشکلات اقتصاد رو به سقوط را ندارند هیچ، بلکه میکوشند بار بحران هر چه بیشتر بر دوش کارگران و مردم فقیر شده بیاندازند و آنها را  فقیر تر هم بکنند. بنابراین آنها هیچ راهی ندارند جز اینکه با تشدید سرکوبگری و بویژه در کردستان هماهنگ شوند.

رژیم با توجه به مبارز بودن و حزبی بودن مردم کردستان، که تازه ترین بروزات عینی آنرا در اعتصابهای عمومی و بویژه در خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی و توده گیر بودن این خیزش در کردستان شاهد بودیم، میخواهد خیزش انقلابی قابل انتظار آتی را پیشاپیش از فعالین خود محروم کند تا نتوانند سازمانیافته عمل کنند. راه حل مقدم کارگران، مبارزان و انقلابیون در کردستان در ادامه مبارزات تا کنونی در عین حال حفاظت از فعالین خود می باشد. لازم است این کار  در کنار مبارزات جاری در سایر نقاط ایران انجام گیرد. باید مردم انقلابی در کردستان  مبارزات رهائیبخش خویش را به مبارزات در سایر نقاط ایران گره زده و همه با هم در سازمانیافته تر کردن و گسترش دادن مبارزات موجود بکوشند. یکی از اهداف نزدیک باید هموار کردن بیشر راه در هم شکستن نیروهای روحیه باخته سرکوب باشد.