امروز یکشنبه سوم آوریل 2022 کانون نویسندگان ایران اعلام کرد که در روزهای اخیر دادیاری زندان اوین با ارسال ابلاغیه از وثیقهگذار رضا خندان(مهابادی) یکی از اعضای این کانون، خواستار معرفی وی بهزندان شده و خندان در دو سه روز آینده بهزندان باز میگردد.
کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیهای نوشت: دادیار ویژه زندانیان سیاسی بیتوجه بهوضعیت خندان، اواخر اسفند 1400 او را بهزندان احضار کرد اما او در وضعیتی نبود که بتواند به زندان برگردد.
بر اساس گزارش کانون، چند روز بعد ابلاغیهای بهدست وثیقهگذار رسید که از او خواسته شده بود خندان را بهزندان معرفی کند، در غیر این صورت وثیقه بهنفع دولت ضبط میشود. بههمین دلیل، با توجه بهتمام این فشارها و آزارها، خندان در دو سه روز آینده بهزندان باز میگردد.
رضا خندان(مهابادی)، نویسنده، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران اواخر آذرماه 1400 در زندان اوین بهکرونا مبتلا شد.
کانون نویسندگان ایران نوشت: ماموران زندان که پیشتر با تاخیر عامدانه و عدم درمان موثر، بکتاش آبتین را نیمهجان بهبیمارستان اعزام کرده بودند، با تکرار همین رویه جان رضا خندان(مهابادی) را هم بهخطر انداختند و سرانجام با اعتراض همبندیها ناچار بهاعزام او بهبیمارستان طالقانی شدند.
بر اساس بیانیه کانون نویسندگان ایران، پس از چند روز وکلا و خانواده خندان موفق شدند برای او با وثیقه 400 میلیون تومانی مرخصی استعلاجی بگیرند و او را برای ادامه درمان در بیمارستانی خصوصی بستری کنند. در تمام این مدت، از اعزام او بهبیمارستان طالقانی تا کنون، رضا خندان(مهابادی) مشغول مداوای بیماری کرونا و عوارض آن بوده و همین اواخر نیز ناچار تن بهعمل جراحی سپرده است.
کانون نویسندگان ایران هشدار داد که بیشک مسئولیت هر گزندی بهرضا خندان(مهابادی) بر عهده حکومت است و بازگرداندن او بهزندان تهدیدی برای سلامت و جان اوست.
رضا خندان مهابادی، زاده 1339 در تهران، نویسنده مردمی و منتقد ادبی و عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران است. وی و همچنین سه عضو دیگر کانون نویسندگان بهدلایل واهی دستگیر و زندانی شدند.
مصادیق اتهامهای رضا خندان در ارتباط با کتابهای منتشر شده توسط کانون نویسندگان از جمله کتاب «پنجاه سال کانون نویسندگان ایران»، برگزاری جلسات کانون نویسندگان، بیانیههای کانون نویسندگان، نشریه داخلی کانون نویسندگان ایران، یادداشتها و مطالب منتشر شده در صفحات شخصی از جمله فیسبوک و در ارتباط با مراسم یادبود احمد شاملو، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در امامزاده طاهر کرج عنوان شده است.
ماموران امنیتی نخستینبار در تاریخ 9 اردیبهشت 1394، منزل رضا خندان را تفتیش کردند و دستنوشتهها، آرشیوهای گوناگون، هارد کامپیوتر و گوشی موبایل او را ضبط کردند. پس از اتمام بازرسی منزل، ماموران برگه احضاریهای به او تحویل دادند که بر اساس آن، آقای خندان از سوی شعبه 12 بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه به «فعالیت تبلیغی علیه نظام» متهم شده بود.
طبق برگه احضاریه، این نویسنده و عضو کانون نویسندگان باید برای ارایه پارهای از توضیحات در تاریخ 13 اردیبهشت 1394 بهساختمان مرکزی وزارت اطلاعات مراجعه میکرد. احضار رضا خندان و تفتیش منزل او در شرایطی صورت گرفت که چند روز پیش از آن، ماموران وزارت اطلاعات، «بکتاش آبتین»، دیگر عضو هیات دبیران کانون نویسندگان ایران را نیز بازداشت کرده بودند.
پیشتر در تاریخ هفتم شهریور 1393، مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران پس از 12 سال در مکانی خصوصی در حیاط یک مجتمع مسکونی در تهران برگزار شد. عده زیادی از اعضای کانون نویسندگان ایران از سراسر ایران در این مجمع حضور داشتند و کانون انتخابات هیات دبیران را برگزار کرد.
در این انتخابات، رضا خندان مهابادی، حسن اصغری، علیاشرف درویشیان، مهدی غبرایی و بکتاش آبتین بهعنوان اعضای اصلی و حافظ موسوی، علی عبداللهی، علی رضا جباری، فانوس بهادروند، حمید یزدانپناه بهعنوان اعضای علیالبدل هیات دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب شدند.
قوه قضاییه بلافاصله به این گردهمایی واکنش نشان داد و کانون نویسندگان را بهبرخورد قانونی تهدید کرد. «غلامحسین محسنی اژهای»، سخنگوی وقت قوه قضاییه، در نشست خبری دهم شهریورماه، در خصوص برگزاری مجمع عمومی کانون نویسندگان گفته بود: «هر نهادی که به حکم قانون تاسیس و یا برای آن محدودیتی ایجاد شود، چنانچه در زمانی که محدودیت ادامه دارد خلاف آن عمل کند دادستان نسبت بهآن معترض میشود و جلوی آن را خواهد گرفت. برخی از محرومیتها ابدی است و چنانچه افراد نسبت به این محرومیت بیتوجهی کنند حتما جلوی آن گرفته خواهد شد.»
او گفته بود: «در رابطه با کانون نویسندگان اطلاع کافی ندارم که محرومیت آنها زماندار بوده است یا خیر.» اژهای تاکید کرده بود، چنانچه کانون به کلی منحل شده باشد، تحت عنوان «کانون نویسندگان ایران» اجازه فعالیت ندارد.
پیش از آن در بهمن ماه ۱۳۹۲، «سید عباس صالحی»، معاون فرهنگی وقت وزارت ارشاد، خواهان تجدید نظر در اساسنامه کانون نویسندگان شده و گفته بود اگر کانون «پوستاندازی» کند، امکان فعالیت قانونیاش در ایران وجود دارد.
رضا خندان در سه نوبت از تاریخ 13 تا 15 اردیبهشت، تحت بازجویی قرار گرفته بود. بهگفته رضا، بیانیهها و صفحه فیسبوک کانون نویسندگان محور اصلی بازجوییها را تشکیل میداد.
این نویسنده و منتقد ادبی، توقیف دستنوشتهها و آرشیوهایی را که در سالهای گذشته گردآوری کرده بود، مصداق «آزار و اذیت» توصیف کرد و افزود: «چرا باید برای یک حرکت فرهنگی و مدنی، افراد و خانوادههایشان دچار نگرانی و ناراحتی شوند؟»
نتیجه جلسات بازجویی و احضار رضا خندان بهاتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بهحالت تعلیق درآمده بود تا مرداد 1397 که او و «کیوان باژن»، یکی دیگر از اعضای هیات دبیران کانون نویسندگان، بار دیگر به دادسرای اوین احضار و با عنوان «تبلیغ علیه نظام» تفهیم اتهام شدند.
پیش از آن، در تاریخ 27 خرداد 1397، ماموران وزارت اطلاعات 120 نسخه کتاب «پنجاه سال کانون نویسندگان ایران» (شامل 30 دوره 4 جلدی) را که توسط هیات تحریریه کمیسیون پنجاه سالگی کانون نویسندگان ایران بهمناسبت پنجاه سالگی این نهاد غیردولتی منتشر شده بود، ضبط کرده و با خود برده بودند.
رضا خندان خندان با قرار کفالت آزاد شد اما در پی احضار دوباره در تاریخ 12 آبان همان سال و پس از مراجعه بهشعبه 7 دادسرای اوین با عناوینی همچون «اجتماع و تبانی بهقصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویق بانوان کشور بهفساد و فحشا» تفهیم اتهام شد.
یک منبع آگاه در همین رابطه به «هرانا» گفته بود: «اتهامات مطروحه طی این جلسه به دلیل اینکه مصداقی نداشته توسط هر سه نفر(رضا خندان، کیوان باژن، بکتاش آبتین) رد شده و خواهان دلایل و مدارک برای این اتهامات شدهاند.»
رضا خندان در مصاحبهای درباره دلیل افزایش اتهاماتش گفته بود: «آنچه ما از گفتهها و پاسخهای بازپرس پرونده استنباط کردیم این بود که گویا کسانی اتهام تبلیغ علیه نظام را برای ما کافی ندانسته و خواهان برگشتن پرونده به بازپرسی و تفهیم اتهام مجدد شدهاند.»
بازپرس پرونده قرار کفالت این سه عضو کانون نویسندگان را ابتدا از 50 میلیون تومان به 100 میلیون تومان و سپس به یک میلیارد تومان افزایش داد.
کانون نویسندگان ایران با صدور بیانیهای در تاریخ 18 آبانماه، ضمن محکوم کردن پروندهسازی برای سه عضو هیات دبیران کانون نویسندگان خواهان رفع کامل اتهام و مختومه کردن پرونده آنها شد.
دوم بهمن 1397، رضا خندان به همراه بکتاش آبتین و کیوان باژن برای رسیدگی بهپروندهشان در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران حضور یافتند، اما بهدلیل ناتوانی در تامین وثیقه یک میلیارد تومانی، بازداشت شدند. گفته میشود قاضی مقیسه با درخواست آنها برای حضور وکیل مورد نظرشان مخالفت کرده بود.
کانون نویسندگان ایران همزمان با بازداشت این افراد با صدور بیانیهای جدید با اشاره بهاین که «فلسفهی قرار تامین این است که حضور متهم را در دادگاه تضمین کند و در مواردی که متهم در دادگاه حضور پیدا میکند هیچ توجیهی برای تشدید قرار وجود ندارد» خواستار آزادی بیدرنگ و بیقید و شرط اعضای کانون شده بود.
در بخشی از این بیانیه آمده است: «دفاع از آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا حق مسلم تمام شهروندان از جمله اعضای کانون نویسندگان ایران است. از اینرو، هیچکس را نمیتوان بهسبب استفاده از این حق بهدادگاه کشاند و محاکمه کرد، چه رسد بهآنکه، حقوق مسلم او را در «دادگاه»هایی از نوع «دیوان بلخ» پایمال کرد.»
کمتر از یک هفته بعد در تاریخ 6 بهمن ماه، خندان و همکاران او با تودیع قرار کفالت آزاد شدند. جلسه دادگاه رسیدگی بهاتهامات این افراد بهریاست قاضی مقیسه در روزهای هفتم و هشتم اردیبهشت ماه 1398 برگزار شد.
13 اردیبهشت 1398، انجمن جهانی قلم با انتشار بیانیهای نسبت بهمحاکمه سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران ابراز نگرانی کرد. در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «ما در کنار همکاران ایرانی خود میایستیم که بهخاطر نوشتن و فعالیتهای صلحطلبانه خود هدف قرار گرفتهاند. همچنین از مقامات ایرانی میخواهیم که اتهامات مطروحه علیه آنها را برداشته و حق آزادی بیان آنها را رعایت کنند.»
روز 25 اردیبهشتماه 1398، حکم حبس 18 سال حبس تعزیری علیه سه عضو کانون نویسندگان ایران بهناصر زرافشان و راضیه زیدی، وکلای آنها، ابلاغ شد.
بر اساس حکم صادره توسط شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی مقیسه، بکتاش آبتین، رضا خندان مهابادی و کیوان باژن هرکدام از اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری و از بابت اتهام «اجتماع و تبانی بهقصد اقدام علیه امنیت کشور» بهتحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم شدند.
کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیهای، حکم صادره علیه این سه عضو کانون را محکوم کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «بهسه نویسنده مجموعا 18 سال حکم زندان دادهاند که چرا عضو کانون نویسندگان ایران شدهاید؛ چرا نشریه داخلی یک تشکل فرهنگی را منتشر کردهاید؛ چرا اسناد و مدارک فعالیتهای پنجاه ساله کانون را در کتابی گرد آوردهاید؛ چرا بر مزار احمد شاملو و محمد مختاری و جعفر پوینده رفتهاید؛ چرا پای بیانیههای دفاع از آزادی بیان نویسندگان و هنرمندان و مخالفت با اعدام و سانسور امضا گذاشتهاید! این کدام «امنیت کشور» است که انتشار نشریه و بیانیه اعتراضی اقدام علیه آن محسوب میشود؟ امنیت چه کسانی با عضویت در کانون و رفتن بر مزار شاعران و نویسندگان بهخطر میافتد؟ هر دادگاهی که حتی با اندکی عدالت و استقلال همراه باشد و ذرهای حق انسان در آن رعایت شود نیز این نوع «مستندات» را نه ادلهی جرم بلکه بهانه پروندهسازی تلقی میکند.»
در تاریخ 28 اردیبهشت ماه، حدود 90 تن از اهالی قلم در نامهای خطاب به مقامات اجرایی و قضایی کشور صدور حکم 18 سال حبس تعزیری علیه سه عضو کانون نویسندگان ایران را لطمهای گران به حقوق اساسی فرد فرد ملت ایران خوانده و خواستار تبرئه و رفع اتهام بیقید و شرط این سه تن شدند.»
دی ماه 1398، شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی احمد زرگر سه عضو کانون نویسندگان ایران را(در غیاب متهمان و وکلایشان) مجموعا به 15 سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
بر اساس رای صادره که 7 دی ماه بهوکلای مدافع آنان ابلاغ شد، رضا خندان و بکتاش آبتین هر یک از بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» به 1 سال حبس و از بابت اتهام «اجتماع و تبانی بهقصد اقدام علیه امنیت کشور» به 5 سال حبس تعزیری محکوم شدند. بهعبارت دیگر، حکم دادگاه بدوی در مورد این دو شخص، عینا از سوی دادگاه تجدیدنظر بهتایید رسید. آنها هر کدام مجموعا بهشش سال حبس محکوم شدهاند و کیوان باژن بهسه سال و شش ماه حبس محکوم شده است.
کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیهای جدید نسبت بهحکم صادره توسط دادگاه تجدید نظر تهران در خصوص سه عضو این کانون واکنش نشان داد. این کانون در بخشی از بیانیه خود با اشاره بهاینکه «کل فرایند این پرونده از آغاز تا کنون آشکارا وهن انسان و وهن عدالت است»، از نویسندگان، هنرمندان و نهادهای فرهنگی و حقوق بشری خواست تا اعتراض خود بهاین حکمها را اعلام کنند و خواهان لغو آنها شوند.
روز 20 اسفند ماه 1398، همزمان با بحران شیوع کرونا در ایران و نگرانی بابت شرایط زندانها در این اوضاع، سه نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران جهت تحمل دوران محکومیت خود بهشعبه یک اجرای احکام دادسرای شهید مقدسی فراخوانده شدند.
احضار این افراد جهت اجرای حکم حبس در شرایطی انجام شد که پیشتر ابراهیم رئیسی، رییس قوه قضاییه، طی بخشنامهای که جهت کنترل شیوع بیماری کرونا در زندانها صادر کرده است، از مسئولین قضایی خواسته: «محکومانی که آرای محکومیت آنها قطعیت یافته و در حال حاضر با قرار تأمین آزاد هستند جز در موارد ضروری از معرفی آنها به زندانها تا پایان فروردین 1399 خودداری شود.»
کانون نویسندگان بار دیگر نسبت بهاحضار سه عضو این تشکل جهت تحمل دوران محکومیت خود، واکنش نشان داد. در بخشی از بیانیه این کانون آمده است، «عزم دستگاه قضایی برای زندانی کردن این سه نویسنده، در این مقطع زمانی که ویروس کرونا بهشدت در حال گسترش و قربانی گرفتن است، آیا معنایی جز این دارد که مسئولین امنیتی و قضایی میخواهند منتقدین خود را به قربانگاه بفرستند؟ صدور چنین حکمها و ابلاغیههایی در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نشانهای آشکار از پایبند نبودن این دستگاه بهبدیهیترین معیارهای اخلاقی و ابتداییترین موازین حقوق بشر است.»
بکتاش آبتین شامگاه 20 اسفند 1298 در صفحه اینستاگرام خود نوشته بود که او، کیوان باژن و رضا خندان مهابادی برای اجرای حکم زندان بهشعبه یک اجرای احکام دادسرای شهید مقدس فراخوانده شدهاند. طبق این احضاریه آنها باید خود را ظرف چهار روز بهدادگاه معرفی کنند.»
روز 1 1399 این سه نویسنده یکبار دیگر بهدایره اجرای احکام زندان اوین فراخوانده شدند که به دلیل شیوع ویروس کرونا مجدداً اجرای حکم به تعویق افتاد.
سرانجام روز ۵ مهر ماه، صفحه فیسبوک «کانون نویسندگان ایران» از اجرای حکم حبس رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین و کیوان باژن خبر داد. جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران و تعدادی از شاعران و نویسندگان مستقل نیز از صبح همان روز در اعتراض به اجرای حکم این سه نویسنده، در مقابل زندان اوین جمع شدند و تا لحظه بدرقه آنها در آنجا حضور داشتند.
براین اساس دوره محکومیت 6 ساله رضا خندان از روز 5 مهر ماه 1399 رسما آغاز شد.
کانون نویسندگان ایران یک روز بعد با انتشار بیانیهای خواستار آزادی بیقید و شرط این سه عضو خود شد. در بخشی از این بیانیه که روز یکشنبه 6 مهر 1399 منتشر شد، آمده است: «کانون نویسندگان ایران اجرای حکمهای صادرشده علیه سه تن از اعضای خود را اقدامی جنایتکارانه و خلاف موازین حقوق بشر میداند و آن را محکوم میکند.»
رضا خندان مهابادی، ماه دی 1400 در زندان اوین بهویروس کرونا مبتلا شد و بهعلت اعزام دیرهنگام بهبیمارستان، وضعیت جسمانی او رو بهوخامت گذاشت. پس از 4 روز بستری او در بیمارستان طالقانی، تحت تدابیر امنیتی و با پابند، در نهایت قاضی پرونده رضایت بهاعطای مرخصی درمانی بهاین نویسنده داد.
او روز 3 بهمن درباره آخرین وضعیت خود به «خبرنگاری جرم نیست» گفت: «هنوز نمیدانم که قرار است مرخصی تمدید شود یا من را بهزندان بازگردانند. دیروز آزمایشها و تستهای پزشکی که سازمان پزشکی قانونی میخواست را برایشان بردیم و آنها هم نظرشان را درباره کیفیت سلامتی من برای دادستانی یا دادیاری زندان اوین فرستادهاند. طبق آخرین سیتیاسکنی که از ریههایم گرفتند، هردو ریه من همچنان با ویروس کرونا درگیر است. علاوه بر این؛ تنگینفس دارم و ضربان قلبم هم بسیار بالا است. پزشکانی که من مرا معاینه کردند گفتند یک مدت دیگر باید تحت مراقبت باشم تا ریههایم بهشرایط نرمال بازگردند.»
خندان مهابادی درباره شرایط زندان اوین گفت: «شرایط بهداشتی در زندان اوین، اصولا برای هیچکس قابل تحمل نیست، مخصوصا وقتی کسی بیمار شود زندان برایش تبدیل به قتلگاه میشود که نمونهاش هم متاسفانه بکتاش آبتین است. اصلا این آراء و احکام قضایی را عادلانه نمیدانیم. ما درحالی این حکم غیرعادلانه را میگذرانیم که اپیدمی کرونا یقه جامعه را گرفته است. کوچکترین امکانی برای مداوا و مراقبت پزشکی در زندان اوین وجود ندارد و همه اینها دستبهدست هم میدهد تا زندانیان بهشیوههای مختلف کشته شوند.»
وی همچنین خبر داد که همزمان با او، چندین زندانی دیگر در اتاقها و سالنهای مختلف زندان اوین بهویروس کرونا مبتلا شدهاند.
رضا خندان مهابادی، یک هفته قبل از اعزام بهبیمارستان طالقانی، با علائم تب، تنگی نفس، سرفه، ضعف شدید و بدندرد مواجه شد بود و چندین بار بهبهداری زندان اوین مراجعه کرد، اما هر بار با چند داروی مختصر بهبند هشت اوین بازگردانده شده است. در نهایت و پس از اعتراض سایر زندانیان، بازجو و قاضی پرونده او با اعزام بهبیمارستان موافقت کردند.
«رضا خندان مهابادی»، نویسنده، منتقد ادبی و عضو زندانی کانون نویسندگان ایران، امروز 3 بهمن1400 در تماسی تلفنی با «خبرنگاری جرم نیست»، از ادامه ابتلای خود بهویروس کرونا و وخامت وضعیت ریههایش گفت.
خندان مهابادی همچنین با «ناعادلانه» خواندن حکم زندان خود، نسبت بهوضعیت بهداشتی زندان اوین انتقاد کرد و آن را «قتلگاه» خواند.
رضا خندان مهابادی، سهشنبه 40 آذر 1400 بهدلیل ابتلا بهویروس کرونا در زندان اوین، تحت تدابیر امنیتی به بیمارستان طالقانی تهران اعزام شده بود و در بخش مراقبتهای ویژه این بیمارستان بستری شد. پس از اینکه وضعیت جسمانی او رو بهوخامت گذاشت، با اعطای مرخصی درمانی و انتقال او بهبیمارستان مجهزتر موافقت شد.
این نویسنده و منتقد ادبی، امروز 3 بهمن 1400 درباره آخرین وضعیت خود به «خبرنگاری جرم نیست» گفته است: «هنوز نمیدانم که قرار است مرخصی تمدید شود یا من را بهزندان بازگردانند. دیروز آزمایشها و تستهای پزشکی که سازمان پزشکی قانونی میخواست را برایشان بردیم و آنها هم نظرشان را درباره کیفیت سلامتی من برای دادستانی یا دادیاری زندان اوین فرستادهاند. نمیدانم نظر اداره پزشکی قانونی چه بوده است و آیا مثلا مرخصی طول درمان دادهاند یا خیر. دادستانی باید نامه پزشکی قانونی را بررسی کند و بهما جواب بدهد، اما طبق آخرین سیتیاسکنی که از ریههایم گرفتند، هردو ریه من همچنان با ویروس کرونا درگیر است. علاوه بر این؛ تنگینفس دارم و ضربان قلبم هم بسیار بالا است. پزشکانی که من مرا معاینه کردند گفتند یک مدت دیگر باید تحت مراقبت باشم تا ریههایم به شرایط نرمال بازگردند.»
خندان مهابادی درباره شرایط زندان اوین گفت: «شرایط بهداشتی در زندان اوین، اصولا برای هیچکس قابل تحمل نیست، مخصوصا وقتی کسی بیمار شود زندان برایش تبدیل به قتلگاه میشود که نمونهاش هم متاسفانه بکتاش آبتین است. اصلا این آراء و احکام قضایی را عادلانه نمیدانیم. ما درحالی این حکم غیرعادلانه را میگذرانیم که اپیدمی کرونا یقه جامعه را گرفته است. کوچکترین امکانی برای مداوا و مراقبت پزشکی در زندان اوین وجود ندارد و همه اینها دست بهدست هم میدهد تا زندانیان بهشیوههای مختلف کشته شوند.»
خندان مهابادی همچنین خبر داده است که همزمان با او، چندین زندانی دیگر در اتاقها و سالنهای مختلف زندان اوین بهویروس کرونا مبتلا شدهاند.
رضا خندان مهابادی، یک هفته قبل از اعزام به بیمارستان طالقانی، با علائم تب، تنگی نفس، سرفه، ضعف شدید و بدندرد مواجه شد بود و چندین بار بهبهداری زندان اوین مراجعه کرد، اما هر بار با چند داروی مختصر بهبند هشت اوین بازگردانده شده است. در نهایت و پس از اعتراض سایر زندانیان، بازجو و قاضی پرونده او با اعزام به بیمارستان موافقت کردند.
اتفاقی که پیش از آن برای بکتاش آبتین، شاعر و فیلمساز هم رخ داده بود و با وجود وضعیت وخیم جسمانی، مقامات زندان اوین با اعزام بهموقع او بهبیمارستان مخالف میکردند تا در نهایت فوت شود. بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حقوق بشری، حقوقدانها و همبندیهای بکتاش آبتین در زندان اوین، دستگاه قضایی و امنیتی ایران را به «قتل عمد» این هنرمند متهم کردهاند؛ زیرا بهگفته پزشکان متخصص، اگر او فوری پس از ابتلا بهکرونا بهبیمارستان منتقل میشد، زنده میماند.
طی دو سال گذشته، مساله شیوع ویروس کرونا در زندانهای ایران یکی از دغدغههای اصلی زندانیان و همه آزادیخواهان و جنبشها در کشور بوده است. آنها بارها نسبت بهعدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و مخالفت با اعطای مرخصی درمانی بهزندانیان اعتراض کردهاند. این اعتراضات پس از اعلام خبر قرنطینه کرونایی بکتاش آبتین در حسینیه بند هشت زندان اوین در فروردین 1399 بیشتر از قبل شد و منتقدان، نهادهای اطلاعاتی و قوه قضاییه را بهشکنجه و آزار عمدی زندانیان سیاسی متهم کردند.
پس از درگذشت بکتاش آبتین، زندانیان سیاسی در زندانهای اوین و رجاییشهر، کانون نویسندگان ایران، «انجمن قلم آمریکا» و… در بیانیههایی جداگانه، حکومت اسلامی ایران را قاتل بکتاش آبتین معرفی کردند.
«سوزان ناسل»، مدیر اجرایی انجمن قلم آمریکا شامگاه 18 دی 1400 بهوقت ایران گفت: «بدترین ترسهای ما حالا تحقق یافتند، زیرا ما در سوگ مرگ شاعری هستیم که مرگ او کاملا قابل پیشگیری بود. کرونا یک قاتل طبیعی است؛ اما مرگ آبتین در هر مرحله با حمایت و کمک حکومت ایران شکل گرفت. زندان اوین تهران محل وقوع این جنایت بود و حبس ناعادلانه او را تبدیل به حکم اعدام کردند. آبتین از درمان پزشکی منع شد، بیماریهای او را نادیده گرفتند و او را با غل و زنجیر بهتخت بیمارستان بستند.».
جایزه سالانه «آزادی برای نوشتن» انجمن قلم آمریکا به رضا خندان(مهابادی)، بکتاش آبتین و کیوان باژن اهدا شد.
کانون نویسندگان ایران یک نهاد غیردولتی متشکل از نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و هنرمندان است، این کانون در سال 1347 رسما با هدف تشکل یابی صنفی نویسندگان و مبارزه با سانسور اعلام موجودیت کرد، کانون نویسندگان و اعضای آن از ابتدای تشکیل و بهویژه طی دهههای 60 و 70 با درجات مختلف سرکوب، از سانسور و تعقیب قضایی گرفته تا قتل روبهرو بودهاند. محمدجعفر پوینده و محمد مختاری از از جمله اعضای کانون نویسندگان بودهاند که در جریان قتلهای زنجیرهای توسط وزارت اطلاعات بهقتل رسیدند.
در ماده ۵ از قانون آئین دادرسی کیفری که از جمله قوانین جاری در دادگاههای کیفری ایران است و متهمان سیاسی و امنیتی بر مبنای آن مجموعه قوانین مورد محاکمه قرار میگیرند به صراحت کلام بر اطلاع یافتن متهم از اتهامات منتسبه و همچنین ادله اتهام انتسابی و فراهم آوردن امکانات دفاعی برای متهم در دفاع از خود در زمان محاکمه مورد تاکید قرار گرفته است.
زندانهای حکومت اسلامی ایران، مملو از فعالین جنبشهای اجتماعی همچون کارگری، زنان، دانشجویان، محیط زیست، فرهنگی و مدنی است. فعالینی که جز تلاش برای احقاق حقوق خود و شهروندان تحت ظلم و ستم کار دیگری جرم دیگری ندارند. بهعبارتی در حکومت اسلامی ایران، هرگونه تلاش برای دستیابی به آزادی، برابری، حقخواهی و دادخواهی جرم نابخشودنی محسوب میشود.
هدف حکومت اسلامی و ماشین سرکوب آن از راهانداختن این همه رعب و وحشت، سانسور و سرکوب، زندان و شکنجه، شلاق و اعدام، زهرچشم گرفتن از جنبشها و خلقهای تحت ستم ایران است.
دولتهای غربی و نهادهای بینالمللی وابسته بهآنها، از پارلمان حقوق بشر اروپا گرفته تا سازمان ملل و …، در مقابل انبوهی از جنایات حکومت اسلامی یا مهر سکوت بر لب زدهاند و یا بهبیانیههای بدون پشتوانه بسنده کردهاند و تنها بهفکر معاملات اقتصادی و سیاسی خود و مماشات با این حکومت جانی هستند.
اما با وجود این همه وحشیگریهای حکومت اسلامی، مبارزات عظیم مردم جان بهلب رسده با اعتصاب و اعتراض در جریان است و کسی مرعوب سیاستهای سرکوب حکومت اسلامی نشده است.
اکنون مبارزات وسیع مردم ایران در مقابل بربریت و وحشیگری حکومت اسلامی ایران و حامیانش، وارد مرحله سرنوشتسازی شده است. این مبارزات جسورانه و پیگیر مردم رنجدیده و ستمدیده و اعتصابات در کارخانهها تا صدها تظاهرات و فتح خیابانها توسط کارگران، بازنشستگان، کشاورزان و دهها تظاهرات و اعتراض و اعتصاب میرود که پرونده سیاه و خونین حکومت اسلامی را ببندد و سرنوشت خود و جامعه را بهدست خویش گیرند!
در چنین شرایطی، جامعه ما دوشبهدوش مادران و پدران و فرزندان داغدیده، میلیونها مردم حقطلب و آزادیخواه جامعه ایران در داخل و خارج کشور، مشغول مبارزه پیگیر و بیوقفهای در جهت سرنگونی کلیت حکومت اسلامی است. پس دور نیست آن روزی که مردم پیکارگر و انقلابی، با قدرت و همبستگی مبارزاتی خود، در زندانها را باز کنند و همزمان با آزادی زندانیان سیاسی، جانیان حکومت اسلامی را نیز بهدست دادگاههای عادلانه مردمی بسپارند!
از هر طریق ممکن بکوشیم و نگذاریم رضا خندان مهابادی بهزندان برگردد. با صدای بلند و رسا خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی باشیم!
یکشنبه چهاردهم فروردین 1401 – سوم آوریل 2022