ازجنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل به این سو رژیم جمهوری اسلامی اعدام گسترده زندانیان سیاسی و محکومین دادگاههای عادی را تشدید کرده است.در همین رابطه هشتاد و یکمین هفته روز گذشته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۴۹ زندان کشور برگزار شد. زندانیان مبارز در ۴۹ زندان ایران با شرکت در این کارزار دست به اعتصاب غذا زدند.
در بیانیه این هفته کارزار با اشاره به افزایش اجرای احکام اعدام از خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام خواستار رسانهای کردن احکام اعدام فرزندانشان شده و همچنین خواستار برگزاری تجمعات اعتراضی نسبت به این اعدامها شده است. در این بیانیه آمده است:
در حالی که اعدام و سرکوب در ایران اوج گرفته، و در پی انتقال زندانیان سیاسی از زندان تهران بزرگ به زندان اوین، شاهد ربودن ناگهانی پنج زندانی سیاسی که پیشتر به اعدام محکوم شدهبودند ـ وحید بنیعامریان، پویا قبادی، بابک علیپور، اکبر (شاهرخ) دانشورکار و محمد تقوی ـ به زندان قزلحصار هستیم؛ موضوعی که سازمان عفو بینالملل نیز آن را قویاً محکوم کرده است.
همچنین دو زندانی امنیتی، بابک شهبازی و امید تباری مقدم، نیز با ضرب و شتم به زندان قزلحصار منتقل شدند. این اقدام سرکوبگرانه بخشی از روند تشدید فشار بر زندانیان سیاسی و افزایش بیسابقه اجرای احکام اعدام در کشور است.
بر اساس گزارشها، یک زندانی سیاسی بلوچ به نام عامر پرکی بلوچزهی برای اجرای حکم اعدام به انفرادی زندان زاهدان منتقل شده و جانش در خطر است. تنها در روز ۱۵ مرداد، ۲۰ تن به دار آویخته شدهاند. آمار تکاندهندهتر اینکه از آغاز مردادماه تاکنون، بیش از ۱۱۰ تن در ایران به دار آویخته شدهاند.
اما در برابر این موج اعدامها، مقاومت زندانیان و مردم ادامه دارد. کسبه و مردم شجاع شهر سمیرم با تعطیلی بازار و مغازههای خود، در اعتراض به صدور حکم اعدام برای دو برادر، فاضل و مهران بهرامیان، صدای اعتراضشان را به گوش همگان رساندند.
ما از تمام خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام میخواهیم: صدور احکام اعدام فرزندان و اقوام خود را پنهان نکنید و آنها را به شکل گسترده رسانهای کنید. با تجمع در مکانهای عمومی، صدای اعتراض خود را به این احکام غیرانسانی بلند کنید.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از عموم مردم ایران و جهان میخواهد که در کنار این خانوادهها بایستند و با هر امکان و ابزاری که در اختیار دارند، علیه ماشین اعدام در ایران بپاخیزند. تنها با قیام و ایستادگی، شجاعت و صدای بلند جمعی میتوان به این چرخه مرگ پایان داد.
مجازات اعدام به عنوان ابزاری برای ارعاب و وحشت مردم،از ابتدای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی توسط این رژیمبه کار برده شده است. این رژیم جنایتکار زندانیان سیاسی و نیز زندانیان جرائم غیر سیاسی را، به عنوان گروگان در سیاه چالهایش نگهمیدارد و هرگاه لازم شد از اعدام آنان برای اهداف سیاسی و ایجاد فضای ترس و وحشت در جامعه بهره می گیرد. برای رژیم اهمیتی ندارد زندانی جرمی مرتکب شده یا نه، محاکمه شده یا نه، چند سال با تفهیم اتهام یا بدون آن با سند و پرونده یا بدون آن در زندان مانده است و یا حتی محکوم به زندان شده و مدتی از محکومیتش را نیز گذرانده باشد. رژیم هر وقت لازم دانست به صورت فردی یا جمعی از گرفتن جان زندانیان برای پیشبرد اهداف ضد انسانی خود بهره می گیرد.
کشتارهای سیستماتیک نسلی از جوانان مبارز و انقلابی در دهه شصت توسط جمهوری اسلامی به همین ترتیب انجام گرفت. این رژیم از همان ابتدا نشان داد که چه ظرفیت بالایی در کشتار و جنایت دارد. در سال های دهه ۶۰جمهوری اسلامی با هدف به سرانجام رساندن سرکوب انقلاب هزاران نفر از جوانان مبارز و انقلابی رارا به فرمان خمینی در زندانها قتل عام کرد. در اوائل مرداد سال ١٣۶۷ و یک هفته بعد از ۲۷ تیرماهکه خمینی جام زهر شکست جنگ ارتجاعی هشت ساله ایران و عراق را سر کشید، به منظور ایجاد فضای وحشت در جامعه و جلوگیری از اعتراض مردمبه سرانجام این جنگ وحشیانه و ویرانگر،باز به حربه کشتار زندانیان سیاسی متوسل شد و هزاران زندانی سیاسی را در زندانها قتل عام نمود. مردم ایران این کشتارها را علیرغم تلاش اصلاح طلبان حکومتی و دیگر کارگزاران رژیم برای به فراموشی سپردن این جنایات، هرگز فراموش نخواهند کرد و نخواهند بخشید.
پس از آتش بس در جنگ ۱۲ روزه موج جدیدی ازاعدام زندانیان توسط جمهوری اسلامی با هدف ایجاد فضای رعب و وحشت در میان مردم انجام شده است. در شرایطی که بحران اقتصادی رژیم روز به روزعمیق تر شده است، درشرایطی که فقر وبیکاری زندگی میلیونها نفر از مردم ایران را در مضیقه قرارداده است، در حالیکه هزینه های زندگی به طور سرسام آور بالا می رود و حداقل دستمزدها ۵ برابر زیر خط فقر است،در حالی که قطعی مداوم برق و کمبود آب جان مردم را به لب رسانده است، در حالیکه خطر جنگ ویرانگر دیگری همچنان بر بالی سر مردم می چرخد، اقدام رژیم اسلامی به اوضاع فلاکت باری که برای مردم به وجود آورده است، گسترش اعدام در زندانها و درملأ عام برای جلو گیری از خیزش و اعتراض توده های مردم است.
با این وجود برای توده های مردم ستمدیده ایران راهی جز اعتراض مداوم، متحد و سازمان یافته در مقابل رژیم برای نجات جان زندانیان سیاسی موجود نیست. نباید اجازه داد جمهوری اسلامی جان زندانیان سیاسی را وثیقه تداوم حاکمیت جرم وجنایتش نماید.نباید اجازه داد رژیم با جار و جنجال و دروغ پراکنی و با تحریک احساسات مردم علیه شخص اعدامی تحت عنوان اینکه آن فرد قاتل، متجاوز یا معتاد است به اعدام زندانیان بپردازد. باید تلاش نمود عرصه نمایشهای اعدام در زندانها و در ملا عام را به میدان اعتراض و نارضایتی برعلیه خود رژیم تبدیل نمود. مردم شریف و آزاده نباید نطاره گر جان دادن انسان در صحنه های شرم آور اعدام باشند. نباید اجازه دهند رژیم سکوت شان را به ابزار رعب و وحشتخودشان و پیشبرد سیاستهای ضد انسانیش تبدیل نماید. اعتراضات منسجم و سازمان یافته توده های مردم می تواند رژیم را در اجرای احکام اعدام زندانیان بی دفاع به عقب نشینی وادار و دراجرای سیاستهایش ناکام نمایند.