کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
صفحه ویژه 26 بهمن سالروز کومه لهمطالب رسیده

ارزیابی شکست قیام ٥٧ در متن انقلاب زن ،زندگی ،آزادی (بخش دوم)

hazfi maka 1 1

 

 

حسن رحمان پناە

عوامل خارجی در بە پیروزی رساندن جمهوری اسلامی

اما تردیدی نیست کە در سیستم جهانی سرمایەداری ، تنها دلایل داخلی برای پیروزی یا شکست یک قیام ، یک انقلاب ، یک حرکت گستردە اجتماعی و یا ساقط شدن یک دولت کافی نیست ، بلکە عوامل برون مرزی و جهانی نیز بسیار مهم و تآثیرگذار است. بطور فشردە در رابطە با سقوط رژیم سلطنتی و به قدرت رسیدن حکومت مذهبی در ایران به آن می پردازیم .

١_ قیام سال ١٣٥٧ ایران ، تنها بر متن رویدادهای داخلی قابل سنجش و ارزیابی نیست. زیرا نظام سرمایەداری از قرن ١٩ در اروپا و از اوایل قرن بیست در بسیاری از نقاط جهان به مناسبات غالب تبدیل و نظام اقتصادی و سیاسی جهانی را در هم تنید. لذا سرنوشت ایندە سیاسی ایران و هیچ کشور دیگری، تنها در متن مناسبات اقتصادی،سیاسی و اجتماعی در درون مرزهای این کشورها  رقم نمی خورد. بلکە جبهه انقلاب و ضد انقلاب کە امروز خود را در قامت “کار و سرمایە” نشان می دهند، بر روند رویدادها، تاثیر غیرقابل حذفی دارند. در این راستا جنگ سرد میان “شرق و غرب” کە بعد از پایان جنگ جهانی دوم عملآ کلید خورد و جدال دو سیستم سرمایەداری دولتی و سرمایەداری بازار آزاد را دەها سال به دنبال داشت ، تاثیر تعیین کنندەای در شکل دادن به الترناتیو اسلامی در ایران در تقابل با خطر “کمونیسم روسی” داشت . جمهوری اسلامی تنها الترناتیو دولت های غربی بعد از سقوط رژیم شاە در ایران بود. بخصوص بعد از اینکە خمینی در فرانسە به دولت های غربی اطمینان داد کە “اسلام سرآشتی با کمونیسم ندارد” ، حکومت اسلامی بعنوان دولت مورد نظر ٤ آبر قدرت غرب (آمریکا ، انگلیس، فرانسە و المان) در  ادامه و تحکیم کمربند امنیتی علیە “شوری” سابق و در اطمینان حاصل کردن از ظرفیت های به شدت قوی رژیم مذهبی در خاموش کردن شعلەهای قیام در داخل مرزهای ایران و خارج از آن مصمم و به حامی آن تبدیل گردیدند.

٢_  به موازات گسترش اعتراضات و مبارزات انقلابی و تودەای، بویژه از پاییز ٥٧  و از دست رفتن اعتبار و اعتماد شاە و نظام سلطنتی در ایران و نزد قدرت های امپریالیستی و در رآس آنها آمریکا ، اقدام برای جایگزینی رژیم سلطنتی  آغاز و در کنفرانس “گوادلوپ” در ژانویە ١٩٧٩ تصمیم قطعی برای خلع قدرت از “شاە” و واگذاری دولت به “خمینی” گرفتە شد. در ادامه این پروژە ، ژنرال “هایزر” آمریکایی ،برای جلوگیری از کودتای احتمالی فرماندهان ارتش کە با بسیاری از آنان رابطە حسنه شخصی داشت، به ایران اعزام شد و ارتش را برای بازگشت خمینی به کشور آمادە و ایران را آرام آرام و قدم به قدم تقدیم ضدانقلاب اسلامی نمودند.

٣_ عدم صف مستقل تودەای و اجتماعی طبقە کارگر و در پیشایش آنان کمونیست ها و جریانات انقلابی، دفاع بخش چشمگیری از اپوزسیون قدیمی و متشکل ایران با تشکیلات و کادرهای قدیمی و شناختە شدە از خمینی به بهانه “ضدامپریالیست” بودن ، بویژه “حزب تودە ایران ” و در ادامه  شاخە” اکثریت سازمان چریک های فدایی خلق ایران” و همچنین حمایت مجاهدین بعنوان یک نیروی اپوزسیون از جریان مذهبی به رهبری “خمینی” ، از عوامل مهم دیگری در ایجاد توهم اکثریت “تودەها” در به قدرت رسیدن رژیم اسلامی بود. همکاری “ملی ها” از جملە “جبهه ملی” کە مصدق سمبل آن بود با مذهبیون و تبدیل شدن به ستون ایجاد و حفظ حاکمیت اسلامی از دیگر عوامل شکل گیری رژیم ولایت فقیە در ایران محسوب می شود.

٤_ در شکل گیری و استقرار جمهوری اسلامی در جریان قیام و روند بعدی آن ، منطقەای کە بر خلاف کل ایران روند دیگری را طی نمود واستثنا بود، کردستان است. دلایل اصلی این تفاوت ، قدرتمندی جریان چپ و سوسیالیست در بخش های وسیعی از این منطقە، مسلح شدن و مسلح ماندن تودەها در جریان قیام و بویژە خلع سلاح چند پادگان و پاسگاە نظامی ، اعمال حاکمیت مردمی توسط شوراها و نهادهای دمکراتیک توسط مردم قیام کنندە، تفاوت مذهبی اکثریت مردم این منطقە با رژیم اسلامی کە مدافع اسلام “شیعە اثنا عشری” بود و همچنین وجود” ستم ملی”  دیرینه و نهادینه شدە در کردستان کە هیچ نشانی در رفع این ستم در برنامە نظام مذهبی تازە به قدرت رسیدە قابل مشاهدە نبود و تجربه بعدی هم علارغم فریبکاری رژیم و تسلیم طلبی جریان “ناسیونالیسم کرد” آنرا اثبات نمود ، دلایل اصلی این جدایی فاز کردستان از سایر نقاط ایران در جریان قیام و بعد از آن بود.

با توجە به عوامل داخلی و خارجی فوق ، ضدانقلاب فاشیستی _اسلامی در ایران قدرت را غضب نمود . ٤٣سال کارنامه خونبار جمهوری اسلامی در همه عرصەها  و علیە اکثریت مردم ایران و همچنین “صدور” تروریسم و ناامن کردن کشورهای منطقە و جهان کە با اسم رمز “صدور انقلاب اسلامی” همراه بود، آنچنان واضح و آشکار است کە نیازی به بازگو کردن این تاریخ  حتا برای کسانی کە سن آنها اجازە تجربه به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی را نیز نمی دهد، نیست.

ادامە دارد

٢٠بهمن ١٤٠١