کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
مطالب رسیده

هشت مارس روز جهانی زن در آستانه‌ هفتمین ماه خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی

hazfi maka 1 4

 

امسال در شرایطی بە استقبال ٨ مارس روز جهانی زن می‌رویم کە چهل و چهار سال از حاکمیت ضد انسانی رژیم جمهوری اسلامی و نزدیک به شش ماه از خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، می‌گذرد. خیزشی که نه تنها ایران بلکه جهان را تحت تأثیر خود قرار داده است.

از همان ابتدای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، زنان ایران همواره مورد هجمەی تبلیغاتی گسترده و آپارتاید جنسی مضاعف قرار گرفتەاند و این امر تا کنون ادامه داشته و به رویەای عادی و روزمره تبدیل، و با دخالت‌های فراقانونی افراد تندرو و افراطی وابسته به سپاه و نهادهای امنیتی، مداخلەی مکرر مراجع تقلید در امور زنان، از یک سو عرصه را بر زنان در جامعه تنگ و تنگ تر کرده، و از  دیگر سو، منجر به اعمال انواع خشونت و تبعیض علیه این قشر عظیم از جامعه شده است.

یکی از مهم‌ترین برنامه‌های رژیم ضد زن و جنایتکار جمهوری اسلامی درطول حاکمیت ننگین خود، حذف زنان از امورات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، و به زعم خود، مهار جنبش زنان آزادیخواه ایران بوده‌ است و مدام تلاش نمودە است با شدت بخشیدن به سیاست‌های تبعیض‌آمیز و سرکوب، زنان را هرچه بیشتر منزوی و در چهار دیواری منزل حصر نماید. در سایه‌ی این رژیم ضد انسانی، خشونت و تحقیر علیه زنان، اعم از خشونت‌های خانوادگی، ‌ضرب و شتم زنان، آزارهای جنسی، قتل‌های ناموسی، (کودک‌همسری)، ختنهٔ زنان و چند همسری، رواج صیغه، ازدواج‌های موقت، جداسازی جنسیتی، محروم شدن از تحصیل، ایجاد موانع در ورزش، کار و دیگر فعالیت‌های اجتماعی، مردسالاری، اسیدپاشی، تجاوز، محرومیت مادران از برخورداری از حق سرپرستی فرزندان، فقدان شغل متناسب با توان زنان و دختران و نبود بستر و فضای آرام و امن در محیط کاری، خلع قانون حمایتی از زنان و ده‌ها و صدها مورد دیگر، هر روزه در حال گسترش بوده است.

انقلاب ۵۷ زنان را در سطح وسیعی به عرصه‌ی سیاست و مبارزه آشکار کشاند. هرچند این انقلاب به وسیله ارتجاع اسلامی شکست خورد اما با خود مقاومت زنان در مقابل بنیادگرایی دینی را به ارمغان آورد و از همان اولین گردهمایی اعتراضی در ۸ مارس ۵۷ علیه تصمیم به لغو قانون حمایت خانواده و اجباری شدن حجاب از سوی خمینی، سردمداران اين نظام ارتجاعی را در رسیدن به اهداف شوم و زن ستیزانەی خود ناکام گذاشتند، به طوری که زندانی کردن هزاران فعال زن سیاسی و اعدام چند هزار تن از آنان؛ سنگسار و قصاص صدها زن طی چند دهه اخیر؛ خشونت‌های روزمره‌ی گشت ارشاد و تصویب انواع و اقسام قوانین تبعیض‌آمیز در تمامی عرصه‌های اجتماعی در جوار اذیت و آزار مدام جنسی زنان در محیط کار و خیابان و انواع و اقسام خشونت‌های خانگی و قتل ناموسی، هیچ یک نتوانست مقاومت زنان را در هم شکند.

این کە آتش‌فشان خشم مردم از گسل زنان فوران کرده و به مرکز ثقل خیزش انقلابی ١٤٠١ بدل شده است، نه تنها امری تصادفی نیست بلکه برخاسته از وضعیت مشخصی است که ضمن فقر و فساد گسترده، ستم و سرکوب و بی عدالتی، ریشه در تغییر و تحولات جامعه به‌ویژه طی چند دهه‌ی اخیر نيز دارد. جایگاه و ارتباط درهم‌تنیده و دیالکتیکی روابط تولیدی استثمارگرانه‌ی حاکم بر جامعه، تمایزات طبقاتی جاری، تبعیضات جنسیتی، روابط اجتماعی ستمگرانه‌ی متداول و تفکرات رایجی که به اشکال مختلف از این مناسبات پاسداری می‌کنند، از جمله محرک‌های خیزش انقلابی “ژینا” است.

برداشت‌ها از شعار «زن، زندگی، آزادی» در خیزش ژینا هر چه باشد، ذره‌ای از این واقعیت نمی‌کاهد که گسل ستم بر زن، محرک اصلی این خیزش است. این گسل در روابط اقتصادی – اجتماعی و سیاسی – فرهنگی ریشه دارد که این رژیم بنیادگرای اسلامی در طول بیش از چهار دهه‌ی گذشته به‌ جامعه تحمیل کرده است.

علی‌رغم مقابله وحشیانه و سازمان‌یافته رژیم سرکوبگر اسلامی و اعمال روزمره خشونت دولتی علیه زنان، زیر پوست اين جامعه هنجارهای جنسیتی جدیدی شکل گرفته و عملا جامعه در دل خود مدام شاهد شکل‌گیری شیوه‌ها و تجربه‌های جدیدتری از نهاد خانواده و رابطه‌ی اجتماعی میان زن و مرد بوده و این در تضاد آشکار با سیاست‌های ایدئولوژیکی رژیم قرار گرفته است.

رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی هیچ وقت نتوانسته است موقعیت و وضعیت زنان و مردان را در جامعه آنطوری که مد نظرش بوده رقم بزند. جامعهٔ پویا و متحول ایران، هیچگاه تسلیم برنامه‌، سیاست‌ها و اعتقادات شبه‌ «‌طالبان‌ها»ی حاکم بر ایران نشده و کشمکش سیاسی و مدنی و نبرد فرهنگی میان مرتجعین، مردسالاران، مستبدان و سرکوبگران از یک سو؛ و نوگرایان، نواندیشان،‌ آزادی‌خواهان، حق طلبان و عدالت‌جویان جامعه از سوی دیگر، در طول بیش از چهار دههٔ گذشته ادامه داشته است؛ و زنان آگاه و آزادیخواه با شیوه‌های گوناگون اعتراضی و مبارزاتی خود پیشاپیش در این نبرد فرهنگی، مدنی و سیاسی، نقش اصلی را ایفا کرده‌اند.

از اینرو دور از انتظار نبوده که تنش اجتماعی برخاسته از این وضعیت، زنان و بویژه نسل جوان متعلق به اقشار میانی و تهی‌دست جامعه را به نیروی انفجاری بدل کند. درواقع قتل حکومتی ژینا جرقه‌ای بر انبار باروت این خشم نهفته‌ی مردم زد. او بە نمادی تبدیل شد، نماد ستم بر زن، ستمی به قدمت قرن‌ها و به وسعت همه‌ی جهان. ستمی که امروز به یک گسل جدی در جامعه و حتی جهان تبدیل شده و نام ژینا با وضعیت نیمی از نوع بشر و ضرورت تاریخی – جهانی رهایی زنان گره ‌خورده است.

از سوی دیگر نام ژینا به نماد نسل جوان یا همان دهه‌ی هشتادی‌ها بدل شد. نسلی بی‌آینده، نسلی که شاهد نابرابری‌ها و تبعیض‌های گوناگون در سطح ملی و بین‌المللی است و از حداقل استانداردهای زندگی محروم است. نسلی که مدام در حال قیاس زندگی روزمره‌ی خویش با هم نسل‌های خود در دیگر کشورهای جهان است. نسلی که هیچ دورنمای روشنی پیش روی خود نمی‌بیند. به همین دلیل است که عنصر زنانه‌ی خیزش انقلابی ژینا، بر نیروی دهه هشتادی‌ها استوار است.

افزون بر این، «ژینا»یی که به‌ اجبار در نظام اداری و آموزشی کشور «مهسا» خطاب می‌شد، خود نماد ستم دیگری است از ستم مضاعفی به نام ستم ملی که از سوی نظام جمهوری اسلامی بر ملیت‌های ساکن ایران اعمال می‌شود. در واقع منشأ اصلی خیزش اخیر افزایش فقر و فلاکت، تشدید سرکوب و ستم‌ها و تحقیرهایی است که توسط نظام سرمایه‌داری اسلامی بر بخش‌های مختلف جامعه به ویژه زنان اعمال ‌شده است.

برای اکثریت ستم‌دیدگان به‌ویژه نسل جوان رنج زنان، آیینه‌ی تمام‌قد رنج‌های جامعه است. همگان در این رنج مشخص، تصویر آشنای رنج خود را می بینند.

بر این بستر اجتماعی – سیاسی، مبارزه علیه حجاب اجباری که نماد فرودستی زن و تحقیر کل جامعه بوده به موضوع محوری خیزش انقلابی ۱۴۰۱ بدل شده است. این پیشرفت تاریخی حاصل مقاومت چهل و چهار ساله زنان در برابر حجاب اجباری است. حجابی که بیش از چهار دهه نماد اصلی حکومت فاشیستی- اسلامی و ابزار اصلی اعمال آپارتاید جنسیتی در جامعه و خصلت‌نمای حکومت دینی در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی است. درست در مقطعی که رژیم در تلاش بود تا زنجیرهای ستم بر زنان را با طرح‌های ارتجاعی گوناگون محکم‌تر کند، جامعه دیگر آن را برنتابید و ضعف ایدئولوژی حاکم آشکار شد. مقابله با حجاب اجباری عملا پتانسیل خود را برای درهم شکستن قدرت ایدئولوژیک حاکمیت و برقراری اتحاد و همبستگی میان قشرهای مختلف جامعه را نشان داد. از این طریق هم مشروعیت ایدئولوژیک سیاسی رژیم و هم کلیه‌ی قوانین، روابط و ساختارهای اجتماعی – که بر پایه‌ی ایدئولوژی اسلامی بنا شده بود – را به چالش کشیده و مسئولین و نهادهای سرکوب رژیم را دچار سردرگمی و استیصال کرده است.

گرامی باد ٨ مارس روز جهانی زن

پیروز باد خیزش انقلابی ژینا

 

کریم امانی

دهم اسفند ١٤٠١