حکومت اسلامی ایران سلامتی و امنیت روانی مردم و جامعه را تهدید میکند. حملات سریالی تروریستی شیمیایی به دختران تنها یک نمونه اخیر آن است که در بیش از ۲۱۶ شهر در کشور اتفاق افتاده است. حملات شیمیائی با هدف انتقام گیری از دختران نوجوان و جوان و هراس افکنی تودهای چهرۀ درندهخو و وحشی حاکمیت را بیش از پیش در نگاه مردم آشکار ساخت. چهره کریه حکومت اسلامی نه تنها در میان ایرانیان عریانتر شده بلکه حیرت جهانیان را نیز برانگیخته است. پس از این رسوائی مشمئزکننده، رهبر رژیم و فتوادهنده حملات شیمیائی، آن را “جنایت بزرگ” و کار عدهایی “شناخته شده” دانست. به دنبال آن نهادهای امنیتی، سپاه و نیروهای انتظامی، پس از سه ماه، قول پیگیری داده اند و عدهای بی گناه را دستگیر کرده اند. آن ها می خواهند همچون پرونده ترور دانشمندان هسته ای، عده ای بیگناه را زیر شکنجه به اعتراف وادارند و سپس با اعدام آنها، پروژه حملات شیمیائی به مدارس دخترانه را پرده پوشی کنند.
علی خامنه ای و دارودسته اش نمی توانند با سناریوسازی این جنایت بزرگ را پرده پوشی کنند. واقعیت این است که شبکه های اراذل و اوباشِ آتش به اختیار که از سوی نهادهای امنیتی ـ پلیسی و امامان جمعه و نمایندگان خامنه ای سازمان داده شده اند مجریان این کمپین تروریستی علیه دختران هستند.
جناحهایی از حکومت مافیایی جمهوری اسلامی، نجات حکومت را در طالبانیزه کردن بیشتر کشور میداند. طالبان در افغانستان بدون هیچ تعارف و پرده پوشی با خشونت عریان مدارس دخترانه را بست، زنان شاغل را اخراج و به خانه فرستاد، زنان را از کلیه فعالیتهای اجتماعی حذف کرد. نماز و روزه را اجباری کرد. موزیک و سینما را تعصیل کرد. هر جا توانست کودکان را ناچار به ازدواج کرد. شبکه های اجتماعی را تعطیل و روزنامه های غیر طالبان را بست.
مسموم کردن دختران دانشآموز تلاش رژیم برای رهائی از انقلاب ژینا و شعار محوری آن: زن ، زندگی ، آزادی، طالبانیزه کردن بیشتر جامعه ایران است. زنان بخش عمده و نیرومند این انقلاب هستند و حملات تروریستی به دختران تلاشی برای مرعوب کردن جامعه و فرستادن زنان به خانه ها است. زنان از نگاه ارتجاع اسلامی حاکم باید به خانه ها برگردند و به ماشین تولید بچه و نگهداری از آنها تبدیل شوند و هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی نداشته باشند.
در حملات تروریستی شیمیایی اخیر گازهای بکار گرفته شده غلظت پائینی دارند. این گازها بیشترین وحشت و پانیک را در مردم بوجود آورده و تلفات جانی بسیاری ندارد. این گازها در چچن، سوریه و روسیه و چند کشور دیگر بکار گرفته شده است.
حملات تروریستی به دختران سرآغاز حمله به مراکز هنری و فرهنگی ، به نهادها و تشکلات مردمی و به هر آنچه است که برای حکومت اسلامی تهدید حساب خواهد شد. اما مردم مبارز و معترض با مشت هائی که روز سه شنبه شانزده اسفند بر دهان مرتجعین طالبانی کوبیدند، نشان دادند که به جنایتکاران اسلامی اجازه نخواهند داد نقشه های ضد انسانی خود را عملی سازند. در این روز در پاسخ به فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان معلمان, مردم معترض در اصفهان، سنندج، مشهد، البرز، شیراز، لاهیجان، اهواز، مریوان، بابل، اردبیل، کاشمر، سقز، الیگودرز، هرسین، قزوین، نورآباد ممسنی، سجاسرود زنجان، آبدانان، بوشهر، همدان، جلفا، کازرون، نیشابور، شیروان، تاکستان، بجنورد، ساری، یاسوج، موفق به تشکیل تجمعات خود شدند که به چند نمونه آنها اشارخ میشود.
تجمع روز سه شنبه ۱۶ اسفند معلمان و والدین دانش آموزان مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان در رشت به درگیری کشیده شد.
در سنندج نیروهای سرکوب با گلولههای ساچمهای به معترضین حمله کردند. تاکنون زخمی شدن ۲ معلم محرز شده است.
در مشهد تجمع معلمان مشهد با حضور گسترده زنان برگزار شد.
در اصفهان نیروهای انتظامی با معلمان درگیر شده و مانع دستگیری شماری از مبارزین گردیدند.
مبارزات شجاعانه مردم آزاده در روز سه شنبه بار دیگر ثابت کرد که مردم شریف و آزاده ایران در مقابل سیاست ارتجاعی طالبانیزه کردن جامعه ایران خواهند ایستاد. سرنگونی جمهوری اسلامی تمامی جریانات ارتجاعی مذهبی در منطقه از جمله حکومت طالبان در افغانستان را تضعیف خواهد کرد .
تامین سلامتی مردم و امنیت روانی جامعه در گرو عقب زدن حکومت شبهه طالبان ایران است. دختران، خواهران، همسران و مادران ما، در مبارزه علیه رژیم ارتجاعی اسلامی تنها نخواهند بود. وظیفه هر انسان شریف و آزادیخواهی است که با تمام توان در مقابل طالبانیزه کردن بیشتر جامعه و حملات تروریستی به دختران جوان مقاومت و ایستادگی کنند .