بخش دوم
اعتیاد به مواد مخدر در جامعه ایران بیداد می کند. ریشه اعتیاد در گسترش دیگر آسیب های اجتماعی در این جامعه است و مسبب همه این آسیب ها هم رژیم جمهوری اسلامی است. بیکاری، فقر و پیامدهای آن، محرومیت ها و یاس و بی افقی جوانان در کشوری که 60 درصد جمعیت آن را افراد زیر 25 سال تشکیل می دهند، در دسترس بودن مواد مخدر به دلیل بهره مندی سپاه پاسداران از این تجارت جنایتکارانه، از جمله عواملی هستند که موجب اشاعه این پدیده دردآور در جامعه ایران شده اند. در گفتار قبلی گفتیم در شرایطی که رژیم جمهوری اسلامی در رابطه با اشاعه و کنترل این پدیده خانمانسوز مسئولیتی برعهده نمی گیرد، یک همبستگی و همیاری اجتماعی برای مقابله با گسترش اعتیاد به مواد مخدر ضروری است. در این رابطه بویژه بر نقش خانواده ها تاکید کردیم و به سه مرحله: اقدامات پیشگیرانه و بالا بردن هشیاری عمومی، آگاهی به موقع از وجود اعتیاد به مواد مخدر در میان فرد یا افرادی از خانواده و سرانجام اینکه اعتیاد به مواد مخدر با روش های صحیح و علمی کاملا درمان پذیر است، سخن گفتیم.
در این گفتار بازهم درباره نقش خانواده سخن می گوئیم و بر اهمیت گسترش تشکل های غیر حکومتی و مستقل به عنوان همیاری اجتماعی برای مبارزه با اعتیاد، در شرایطی که دولت در این رابطه مسئولیتی نمی پذیرد، تاکید می کنیم:
بدون شک محیط خانواده و مناسبات افراد آن با همدیگر، هم می تواند عامل موثری در جلوگیری از اعتیاد باشد و هم می تواند شرایط موجود در جامعه را که زمینه ساز اعتیاد هستند، تشدید کند. اگر چه کار طاقت فرسا و مزد ناچیز، دوندگی و تلاش شبانه روزی برای تامین حداقل معاش خانواده، در خانواده های کارگری و تهیدست، آنچنان والدین را خسته و فرسوده می سازد که غفلت در زمینه تامین نیازهای عاطفی فرزندان و رسیدگی به مشکلات و مسائل آنها، چندان دور از انتظار نیست. اما با علم به این واقعیت هم باز باید بر نقش خانواده در کم کردن خطر اعتیاد جوانان و نوجوانان به مواد مخدر تاکید کرد. کمبود عاطفی در میان افراد خانواده، مشاجرات و دعواهای پی در پی، رفتارهای خشونت آمیز، راه را برای آلودگی به مواد مخدر و آسیب های دیگر اجتماعی هموار می کنند. روشن است، جوانان و نوجوانانی كه از سوی والدین آموزش داده می شوند و قبل از آنکه به سراغ این مواد بروند، آگاهی کافی، دقیق و عینی از عواقب آن بدست می آورند، كمتر به مواد مخدر آلوده می شوند. اما کسی که می خواهد آموزش بدهد باید قبلا خود آموزش دیده باشد. از اینرو والدین و افراد مسئول در خانواده بایستی آگاهی خود را در زمینه چگونگی رفتار اصولی و درست با فرزندان، ارتقاء دهند، بایستی از نیازها و مشکلاتی که جوانان را به سمت این آلودگی سوق می دهد، از نشانه های کوتاه مدت و آثار دراز مدت اعتیاد اطلاعات کافی داشته باشند و آموخته های خود را در این زمینه ها به روز کنند.
داشتن رابطه نزدیک و رفیقانه والدین با فرزندان، احترام گذاشتن به احساسات آنها، با حوصله و با اختصاص وقت کافی با آنها به دیالوگ پرداختن، فراهم ساختن فضائی که آنها بتوانند بدون ملاحظه مشکلات، خواسته ها و نظرات خود را با والدین در میان بگذارند. مشارکت دادنشان در تصمیمات خانواده و الگوهای رفتاری دیگری از این قبیل از عوامل موثر در تخفیف عواملی است که موجب می شود جوانان به مصرف مواد مخدر روی بیاورند.
اگر بخواهیم قبل از اینکه آلودگی به مواد مخدر به مراحل دشوار و عمیق تر برسد، از وجود آن آگاهی یابیم، بنا به گفته کارشناسان در این مورد، توجه به نکاتی از قبیل: “تغییر در برنامه های عادی روزمره مانند خوردن و خوابیدن، تغییر ناگهانی شرایط جسمانی، گیجی و حواس پرتی، داشتن رفتارهای مشكوک، مصرف بیش از حد دهان شویه، ادكلن و یا اسپری خوشبو كننده، خودداری از روبرو شدن با والدین، گم شدن داروهای مسكن از قفسه داروها و نشانه های مشابه دیگری ضروری است.”
در مورد تشکل های غیر دولتی مبارزه با اعتیاد، بابک دین پرست یکی از مسئولین ستاد باصطلاح مبارزه با اعتیاد به مواد مخدر، اعتراف کرده است: “88 درصد درمان اعتیاد توسط سازمان های غیر دولتی و بخش خصوصی صورت می گیرد و تنها 12 درصد آن از سوی بخش دولتی انجام می شود.” بخش قابل توجهی از این 88 درصد درمان اعتیاد توسط تشکل های غیر دولتی وغیر انتفاعی انجام می گیرد. این تشکل ها اساسا توسط فعالان عرصه های مبارزات اجتماعی سازمان داده شده اند. اما آنها این وظیفه انسانی و مبارزاتی خود را در شرایط دشواری به پیش میبرند. ارگانهای مختلف رژیم در این رابطه نه تنها کمکی به این مراکز مردمی نمیکنند، بلکه با بهانه های مختلف بر سر راه آنها سنگ اندازی می کنند. جمهوری اسلامی که از سایه خود نیز وحشت دارد، در وجود هر تجمع انساندوستانه و مترقی هم خطری را احساس می کند، با یک نگاه امنیتی به این سازمان ها می نگرد.
سازماندهندگان بیشتر تشکل های غیر حکومتی مبارزه با اعتیاد را انسان هائی تشکیل می دهند که خود روزهای تلخ اعتیاد را از سر گذرانده اند و امروز دارای تجربیات مشخص زیادی در این زمینه هستند. یکی دیگر از اشکال همیاری اجتماعی در مبارزه با گسترش مواد مخدر و درمان معتادان مشارکت، تقویت و پشتیبانی از تشکل های مستقل مبارزه برای ترک اعتیاد است و یاری رساندن به آنها عملا در خدمت مبارزه با رژیمی است که مسبب و عامل بقای این مشکل اجتماعی در ایران است. جمهوری اسلامی به گردش مواد مخدر در جامعه نیاز دارد زیرا به خمودگی و بی تفاوتی جامعه، به به دلمردگی و گوشه گیری و در لاک خود فرو رفتن جوانان، به سکوت و خاموشی، به تمکین و احساس حقارت کردن شهروندانش نیاز دارد. جوان اگر شور و نشاط داشته باشد، اگر از مصائبی چون اعتیاد مصون باشد، اگر انرژی اش کانالیزه شده باشد و به خودش و آینده و زندگی بهتر فکر کند؛ زمین زیر پای این رژیم سست می شود.