کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
سخن روز

سیستم سرمایه داری از کار افتاده  است ، نه جمعیت کهنسال

elderabuse

روز، پانزدهم ژوئن، بنا به تقویم سازمان ملل روز جهانی آگاهگری پیرامون کهنسالی بود. در دنیای سرمایه که کارگران زود از کار می افتند جمعیت با توجه به تعریف بورژوائی از سن دارد کهنسال میشوند. اگر شرایط بر همین روال پیش برود تا سال ۲۰۵۰ تعداد کهنسالان در دنیای توسعه یافته سرمایه داری از جوانان بیشتر میشود. این مشکل توجه دولت ها و کابینه ها را جلب کرده و گاه مثل چین و کره جنوبی بودجه های کلانی صرف جلوگیری از این روند کرده اند، اما چون راه حل ها با نیاز سرمایه به انباشت و ازدیاد سود خوانائی نداشته طرح ها شکست خورده اند. در کشوری مانند ایتالیا یک سیاست تهدید آمیزِ ناسیونالیستی و فاشیستی اتخاذ شده تا شاید جمعیت ایتالیائی تباران بیشتر بچه بدنیا آورند. طبق تحقیقات سازمان ملل و خیریه های مدافع حقوق پیران نشان می دهد اینگونه سیاست ها با شکست مواجه شده است. فاکت ها گواهی میدهند که در تمام کشورها با ازدیاد سن، فقر، امراض، تحقیر، نادیده انگاشتن، خشونت، بهره کشی و تبعیض زنان و مردان بیشتر شده است. دلیلش هم اینست که سرمایه داران در سی و چند سال گذشته مزد ها را منجمد و یا پائین نگه داشته و از میزان خدمات اجتماعی و بیمه ای کاسته اند. همزمان با این روند بر میزان ساعات کارگران افزوده، زنان کارگر را ناچار کرده با کار بی مزد کارگر فردا را بار آورده و مرد خسته را تیمار کنند. چنین خانواده ای که عملا در یافته اند که با گران شدن مخارج پرورش کودک، گران شدن اجاره خانه، تورم، نیز خستگی ناشی از کار و پایمال شدن حقوق دموکراتیکشان علیرغم آرزوهایشان باید از فرزندآوری بکاهند.برآوردها نشان می دهد که بار آوردن یک کودک و رساندنش به سن فارغ التحصیلی از دانشگاه در آمریکا ۴۰۰ هزار دلار هزینه بر میدارد. به همین جهت ۴۶ درصد شهروندان آن کشور کمتر از خواست قلبیشان فرزند آوری میکنند. روند موجود در آمریکا به درجات بد و بدتر برای همه کشورها صادق است. برای نمونه نگاهی به ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی بیاندازیم.

جمعیت ایران نیز دارد پیر میشود. سالمندان بر طبق آخرین دستاوردهای بشری باید چه حق و حقوقی داشته باشند؟ آنها باید حق داشتن خانه، غذا، پوشاک و بیمه و مراقبت های مناسب را داشته باشند.و از یک منبع درآمدی مستقل و مکفی بهره‌مند گردند. آنها باید همچنان در بطن جامعه حضور داشته باشند و از جامعه جدا نیافتند و بتوانند فعالانه و با استفاده از حق آزادی تشکل و بیاندر تعیین سرنوشت جامعه مشارکت کنند. فرد سالمند باید حق رشد توانایی‌های بالقوه خود را در جامعه داشته باشد.

نگاهی به زندگی بازنشستگان، به عنوان نمونه به ما نشان می دهد که در رژیم اسلامی سرمایه دارانه، فاسدو دیکتاتور ماب هیچ کدام از این حقوق اولیه تامین نشده، که هیچ بلکه عکس آن اتفاق افتاده است. با تعمیق ابر بحران های چندگانه رژیم وضع مستمری، بیمه ای و لاجرم معیشتی و درمانی اکثریت بازنشستگان، که بخشی از طبقه کارگر هستند، وخیم تر شده است. مستمری های ماهانه آنان کفاف یک هفته مخارج زندگی را نمی دهد. دفترچه های بیمه شان بدلیل فساد ارزش چندانی ندارد و حقوق سیاسیشان نیز که پایمال شده است. آنها از سال ۱۳۹۹تاکنون به جای استراحت ناچار شده اند یک روز در هفته به خیابان ها بیایندو مطالبات سیاسی و معیشتی خود را فریاد بزنند و در همانحال با انواع سرکوبها دست و پنجه نرم کنند.

وضع زنان سالمند در جمهوری اسلامی از بازنشستگان هم بدتر است. طبق تحقیقاتی که در ۱۳۹۹ انجام گرفته متجاوز از ۵۰ درصد از زنان سالمند در ایران فاقد کمترین امکانات اقتصادی بوده و به طور کامل وابسته بوده اند. ۱۷ درصد از آنان فاقد هر گونه درآمدی بوده و ۹۱ درصد با خانواده‌های خود زندگی کرده اند. نظام حمایتی از سالمندان وجود نداشته و ۷۰ درصد از سالمندان بیمه‌ی تکمیلی نداشته اند. امروز وضع از هر لحاظ بدتر است.

سران رژیم بدون به رسمیت شناختن مصائب اجتماعی، که به موارد کمی از آنها اشاره شد، در صدد بر آمده اند تا مشکل جهانی پیر شدن جمعیت را با تکیه بر سیاست های دیکتاتورمنشانه حل کنند. آنها کوشیده اند با تحکم، تحدید، تهدید و البته تشویق های مالی و معیشتی ناچیز توده های زنان را به فرزندآوری وادارند. اما سیاست های منشاء گرفته از نئولیبرالیسم اقتصادی و استبداد هار سبب شده تا این سیاست، که شخص خامنه ای حامی پر و پا قرص آن می باشد با مقاومت بر حق خانواده ها و بویژه زنان روبرو و با شکست افتضاح آمیز مواجه شود.

پیر شدن جمعیت در نظام سرمایه داری مشکلی جهانی است. چند دهه است که دولت ها و کابینه ها در شرق و غرب با اتخاذ سیاست ها و اقدامات ظاهرا مناسب برای ازدیاد جمعیت و فرزندآوری تلاش کرده اند که جلو روند پیر شدن جمعیت را بگیرند. به قول خود اقتصاد دانان بورژوا این کار نیاز به دست زدن به اقداماتی دارد که به بعضی از آنها اشاره میشود: کاستن شدید از ساعات کار، افزایش حقوق و دستمزدها و بالا بردن قدرت خرید توده اکثریت، ارتقای کیفیت خدمات بیمه ای، تامینمسکن ارزان و ایمن و بهبود وضع درمانی برای مردم از نوزادان تا سالمندان برای جوان نگه داشتن جمعیت ضروری است، ولی کافی نیست. برای تحقق امر مذکور به وجود سیستمی در جامعه نیاز هست که تمام شهروندانی که به سن جوانی رسیده منافع واقعی خود را بشناسند و بر اساس آن در تعیین سرنوشت خود سهیم باشند. سیر اداره امور در جوامع بورژوائی نمایان میسازد که سرمایه داران و دولت هایشان دارند مسیری عکس را می پیمایند. در دنیای امروز این جمعیت نیست که پیر شده و از کار افتاده؛ بلکه این سیستم سرمایه داری است پیر و ناتوان شده و باید جای خود به سیستمی مردمی بدهد که تولید در آن در خدمت رفاه مردم باشد و نه سود.