انقلاب مردم ایران در تداوم خود دست آوردهای ارزندەای بهمراە داشتە است . یکی از این دست آوردها کە خصلت نمایی هر جنبش تودەای است میتواند از صافی عبور دادن دوستان و دشمنان خود باشد. امروز پس از ٥ ماە شاهد تکاپوی مخالفان تداوم جنبش انقلابی از دو سوی متفاوت هستیم. از یک سو تلاش رژیم اسلامی برای “عادی سازی” و از سوی دیگر تلاش اپوزسیون بورژوایی برای مصادرە انقلاب.
ماجرای «عادی سازی» را در موارد زیر میتوان رصد کرد. سوای اینکە از همان ابتدا آنرا “اغتشاش” عدەای معدود و “فریب خوردە” و “عامل بیگانگان” معرفی میکردند، اخیرا دو مجری شبکه آمریکایی ان پی آر، NPR، شامگاه یکشنبه ۱۶ بهمن با انتشار پستهایی در توییتر، از ورود خود به تهران برای گزارشگری خبر دادند. ورود این دو مجری شبکە امریکای بە ایران در حالیست کە جمهوری اسلامی از زمان به قتل رساندن ژینا و آغاز خیزش انقلابی مردم بر شدت فشارها بر روزنامهنگاران ایرانی افزوده و کوشیده با سانسور، سرکوب، قطع اینترنت و تشدید فیلترینگ و نیز پخش اخبار دروغ و جعلی، مانع آگاهی جهانیان از واقعیتهای ایران شود. حالا سؤال این است چە اتفاقی در راە است کە به خبرنگاران آمریکایی اجازه فعالیت در خاک ایران دادە میشود؟ آن هم در شرایطی که همین رسانههای غربی در چند ماه گذشته، بیش از هر زمان دیگری بە طبع دولت های غربی بە منظور فشار بر رژیم اسلامی لحنی تندتر و صریحتر را در قبال جمهوری اسلامی در سرکوب اعتراضات و نقش آشکار حقوق بشربرگزیده بودند؟
این اتفاق را در کنار سر بر آوردن گاە وبیگاە جریان اصلاح طلب و طرح برگزاری رفراندوم و تشکیل مجلس مؤسسان، از سوی موسوی، فرمان عفو شماری از زندانیان اعتراضات اخیر از سوی خامنەای و جنگ زرگری مجلسیان، همان کسانی کە تا دیروز خواهان اعدام دستگیر شدگان اعتراضات بودند را در کنار دعوت وزیر میراث فرهنگی کە از تمام مردم دنیا خواستە کە بە ایران سفر کنند، بگذارید تا اقدامات رژیم اسلامی را برای زمینە سازی احیای برجام را از آن نتیجە بگیرید.
واقعیت این است کە جمهوری اسلام دریافته است کە این خیزش سر از پا ایستادن ندارد، از اینرو در کنار تشدید سرکوب و نمایش قدرت نظامی، میداند کە با اقتصاد ورشکستەای روبروست ، برای خروج از این ورشکستگی کە قصد دارند آنرا زمینە خروج از بن بست سیاسی خود کنند، بە احیای برجام نیاز دارد. اما احیای برجام ممکن نیست مگر قبل از هر چیز چهره به شدت تنفر انگیز خود در افکار عمومی جهانیان و موقعیت تضعیف شده خود در روابط بین دولتها را ترمیم کند.
جدا از تلاش های جمهوری اسلامی، نباید فراموش کرد کە هدف دولت های غربی همانطور کە بارها اعلام کردەاند از اعمال فشار بر جمهوری اسلامی رام کردن این حکومت بودە است نه سرنگونی آن . زیرا دولتهای غربی تا این لحظە نیز جمهوری اسلامی را در صورت رام شدن گزینه مناسبتری برای تداوم سیاست های خود در منطقە بحرانی خاورمیانە میبینند . از اینرو در اولین قدم آنان نیز علاقهمند احیای برجام و مهار برنامه هستهای جمهوری اسلامی و تغییر در سیاست های منطقەای این رژیم و در قدم بعدی آزادی شهروندان زندانی خود و گروگانهای دو تابعیتی از زندانهای مخوف ایران هستند. اما پیشبرد این سیاست در شرایطی که جهان در پنج ماه گذشته از بیرحمی و شدت سرکوبگری خونبار جمهوری اسلامی تکان خورده و موجی بیسابقه از همدلی و همبستگی با مردم ایران راه افتاده، و در حالی که شهروندان و کودکان ایرانی در خیابان و زندان کشته میشوند و هر روز گزارشی تکاندهنده از شکنجه و آزار جنسی بازداشتشدگان منتشر میشود، آسان نیست. پیشبرد چنین سیاستی نیازمند ارائه تصویری متفاوت از واقعیت امروز ایران است. اما همانطور کە گفتە شد عملی شدن چنین معامله ای فقط در شرایطی کە وضعیت و فضای سیاسی در ایران “عادی” نشان دادە شود ممکن است. سایت واشنگتن فری بیکن، روز چهارشنبه ۱۲ بهمن، در گزارشی خبر از آن داد که گروههای لابی جمهوری اسلامی کارزاری مخفی برای احیای برجام به راه انداختهاند. بنابراین در پس این اتفاقات از جهت های مختلف تلاشی در کار است تا شرایط را “عادی” جلوە دهند.
اما اپوزسیون بورژوایی نیز عملا با هر تفاوت و توجیهی کە داشتە باشند، با تلاش برای آلترناتیو سازی از طریق طرح رفراندم و دادن وکالت و غیرە عملا آب بە آسیاب جمهوری اسلامی میریزند، با چنین طرح هایی آنها نیز بە نوبە خود نشان می دهند که نگران تداوم این خیزش انقلابی هستند. خیزش انقلابی مردم اگر قرار باشد بە نیرویی بدل گردد کە حکومت اسلامی را از قدرت به زیر بکشد، مناسباتی را پی ریزد کە معیشت، حقوق و حرمت و کرامت انسانی را پاس دارد، نیازی بە الترناتیو سازی در خارج ندارد. چنین تلاش هایی سیاست چشم انتظاری و انتقال قدرت از خارج به داخل را در دنبال میکنند ، عملا تداوم این خیزش انقلابی را بە مخاطرە میاندازند. از اینرو نە دولت های غربی و نە اپوزسیون بورژوایی چە در داخل کشور و چه در خارج در تداوم خیزش انقلابی و حاکم شدن مردم ستمدیدە بر سرنوشت خود دینفع نیستند هر کدام بە طریقی سدی در مقابل آن هستند.
اکنون مردم ایران برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب خود که با هزینهای بسیار سنگین و خونین به دست آمده، پیش از هر چیز و هر کس باید به خود اتکا کنند و اجازه “عادیسازی” شرایط را به رهبران جمهوری اسلامی ندهند و تلاش های اپوزسیون بورژوایی برای با تدوام اعتراضات و اعتصابات و تقویت اتحاد و همبستگی در صفوف خود از ناکام کنند.