کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
صقاق

برگی از تأریخ تقدیم به: وریا غفوری، کاپیتان تیم فوتبال استقلال تهران.

شمس الذین  امانتی

۱۶ / ۵ / ۲۰۲۲

وریا غفوری، کاپیتان تیم فوتبال استقلال تهران روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱، بعد از بازی تیم‌اش مقابل فولاد خوزستان در واکنش به اعتراض‌های مردمی اخیر گفت «این حق مردم ایران است که سعادتمند زندگی کنند، من نمی‌دانم مسئولین واقعآ شرمنده نمی‌شوند، این موقعیت ها و وضعیت را می‌بینند؟»

مدتهاست که مردم (بخصوص جوانان و دانش آموزان) در شهرهای کردستان آموخته اند که در شرایط خفقان و دیکتاتوری سیاه و بی پرده‌ جمهوری اسلامی، چگونه مراسم فرمایشی و اجتماعات رسمی و مجاز دولتی را با اتکاء به نیروی توده ها به صحنۀ اعتراض و تهییج علیه رژیم مبدل سازند، میدان ورزشی «امین» شهر سنندج، در سال۶۱ صحنۀ با شکوهی ازاینگونه حرکات اعتراضی توده مردم بود.

رژیم جمهوری اسلامی، تیم ملی فوتبال ایران را برای مسابقاتی ظاهرآ دوستانه روانه استانهای غربی ایران کرده بود از جمله شهر سنندج که دیدار تیم ملی با تیم منتخب سنندج در استادیوم ورزشی امین در روز ١٤اردیبهشت۱۳۶۱برگزارشد. (برگرفته از خبرنامه کومه له)

در این روز مسابقه ای میان تيم ملی فوتبال ایران و تیم منتخب سنندج (محل تولد کاک وریا غفوری) برگزار گردید. هنگامی که تیم فوتبال منتخب سنندج قصد آمدن به داخل میدان جهت برگزاری مسابقه با تیم ملی را داشتند، ١١پلاکارد که برروی آن عکس خمینی نصب شده بود را آماده‌ کرده‌ بودند که تیم سنندج به هنگام ورود به استادیوم آنرا با خود حمل کنند، هیچ کدام از فوتبالیستها حاضر نبودند که پلاکاردها را دردست بگیرند و بدون پلاکارد به داخل زمین آمدند.

میدان پُر از جمعیت شده‌ بود، ساعت ٥/٤ بعد از ظهر مسابقه آغاز گردید و پس از مدتی از سکوی روبروی جایگاه شعار «کردستان پیروز است!» سرداده شد و به دنبال آن خروش شعار «خلق کرد می رزمد، ارتجاع می لرزد» توجه همه تماشاچیان را برانگیخت، این شعارها به سرعت توده گیرشد و صدای آن درسراسر میدان طنین انداز گرديد تا آنجا که جریان مسابقه را تحت الشعاع قرار داد .

پاسداران، پاسبانها و افراد ژاندارمری که به تعداد زیادی در داخل و اطراف استادیوم ورزشی پراکنده بودند با مشاهده این اوضاع گیج و سراسیمه شده بودند، بی هدف به هر طرف می دویدند و به همه حمله ور میشدند اما نمیدانستند چکار کنند و چگونه جلو این حرکت را بگیرند. از ترس طغیان جمعیت زیادی که در حدود ۷ هزار نفر در داخل و اطراف استادیوم مستقر شده بودند، به دلیل حضور تیمهائی چون تیم ملی و تیم منتخب سنندج جرأت تیر اندازی بخود نمی دادند.

با پایان یافتن مسابقه، جمعیت در چند قسمت با شعارهای پشتیبانی از جنبش مقاومت خلق كرد به طرف دربهای خروجی پیش میرفتند. در مقابل جایگاه، بخشی از مردم که حدود پانصد نفر بودند با شور و هیجان فراوان شعار پشتیبانی از زندانیان سیاسی را سر داده‌ و از درب جنوبی بطرف محله چهار باغ خارج شدند و پس از یورش پاسداران در کوچه های این محله متفرق شدند. دسته دیگر با شعار پشتیبانی ازخانواده های تبعیدی شهر سقز به طرف خیابان «اکباتان» روی آوردند. جمعیت زیادی دور یک تاکسی را گرفته بودند و نمی گذاشتند پاسداران ٢ نفری را که دستگیر کرده بودند و داخل تاکسی نشانده‌ بودند، با خود ببرند. پاسداران  تهدید  میکردند اما جمعیت همچنان با اصرار خواستار آزادی دستگیر شدگان بودند و خواستۀ خود را همچنان شعار گویان تکرار میکردند. ولى با رسیدن دو ماشین تویوتا پراز پاسدار که کالیبر ٥٠ روی آن سوار بود تظاهرکنندگان متفرق شدند.

در زد و خوردهای این روز علاوه بر مزدوران محلی و پاسداران، پاسبانهای باطوم بدست و افراد ژاندارمری هم بطور منظم شرکت داشتند اما نتوانستند جلو حرکات انقلابی تودۀ مردم را بگیرند بطوریکه مسابقه فوتبال کلآ تحت الشعاع تظاهرات و ابراز احساسات انقلابی مردم برعلیه رژیم قرارگرفت. حتی مهمانان غیر بومی و افراد تیم ملی فوتبال هم بیشتراز نتیجۀ مسابقه به نتیجه و انگیزه تظاهرات و محتوای شعارها علاقه مند شده بودند.

یکی از آنان پاسداری را سئوال پیچ کرده بود و میخواست از جریاناتی که مشاهده‌ كرده بود سر در بیاورد، پاسدار میگفت اینها کومه له هستند. باز هم می پرسید کومه له این همه نفوذ دارد؟ که در این شهر اتفاق می افتد و همچنین در رابطه با مسئله جنبش انقلابی کردستان، با شور و علاقه فراوان سوال می کردند.

دراین میان عده ای از زندانیان سیاسی رژیم نیز که توسط پاسداران به شدت حفاظت میشدند با دیدن مبارزات مردم با حالتی متعجب به جای تماشای مسابقه، مبهوت تماشای تظاهرات شده بودند. پاسداران از ترس مردم قبل از پایان مسابقه آنها را از صحنه خارج کردند.

در شرایطی که دستگاههای سرکوبگر رژیم ضد انقلابی جمهوری اسلامی، جو خفقان و سركوب را بر شهر سنندج حاکم کرده بود، خبر این تظاهرات پرشور بخصوص که به فاصلۀ چند روز پس از تظاهرات اول ماه‌ مه (روز جهانی کارگر) برپا شده بود در همه جای شهر منعکس شده و تأثیر ويژه ای بر ارتقاء روحیۀ انقلابی مردم برجای گذاشت، بطوریکه انعکاس آن در ميان خانواده ها، محل کار و هر تجمع و کوچه و خیابانی تا چندین روز پس از آن نیز مورد بحث و اظهار نظر مردم قرار گرفت.

تلویزیون رژیم تنها قسمت کوچکی از فیلم مسابقه را پخش کرد و بخش اعظم آنرا بخاطر شعارها و احساسات انقلابی مردم حذف و سانسور کرد. این تظاهرات بار دیگر به خوبی بی پايه بودن ادعای رژیم را پيرامون حاکمیت خود بر شهرسنندج و آرام جلوه دادن فضای سیاسی اين شهر را اثبات نمود.

مأموران جمهوری اسلامی به زعم خود و جهت بهره برداری سیاسی از این دعوتها تمام سعی خود را براین داشتند که امنیت و آرامش را حتی با متوصل شدن به دروغ و وارونه جلوه دادن حقایق در مورد کردستان تبلیغ کنند٬ اما چون حقیقت چیز دیگری بود همیشه به عکس خود تبدیل می شد.

ما جهت آزادی آن تعدادی از تماشاچیان این مسابقه‌ اززندان با «حاج مهدی اربابی» که در آنموقع رئیس کمیته «سعدآباد» تهران بود و به عنوان سرپرست تیم ملی فوتبال به سنندج آمده بود، دوبار صحبت کردیم، ما به او گفتیم مردم سنندج جهت تشویق تیم ملی به استادیوم آمدند، اما ضمن کتک کاری، مأمورین رژیم آنها را دستگير و زندانی کردند، ایشان بار دوم قول داد تا همگی آنها را آزاد نکند سنندج را ترک ننمايد٬ نامبرده تمام سعی خود را نموده و تعداد زیادی از زندانیان را آزاد کرده بود.

این کار ایشان و بازگو کردن این چند سطر به معنای دفاع از شخص نامبرده نیست، بلكه بيان شيوه ای از مبارزه ما با رژيم بود كه از عوامل آنها نیز جهت آزادی زندانيان دستگير شده و اهداف خود استفاده می كرديم.

ضمن سپاس و تقدیر از موضع گیری کاک وریا غفوری، در رابطه با اعتراضات سراسری اخیر در ایران تحت سلطه رژیم سرمایه داری، به اطلاع خوانندگان این برگ از تأریخ می رسانیم که متأسفانه تعداد چشمگيری از ورزشكاران کردستان درعرصه مبارزه مسلحانه و در راه تحقق آرمانهای انسانی و سوسياليستی در صفوف پیشمرگان کومه و حزب کمونیست ایران و سایرعرصه های تشکیلاتی طی ۴ دهه اخير جانباختن از چهره های خوشنام و شناخته شده در ميان مردم كردستان بودند.

اسامی رفقای جانباخته عبارتند از:

۱ـ رفیق محمد  شهباز پناهی٢ـ رفیق خسرو   رشیدیان ٣ـ رفیق هوشنگ  زندی (قادر) ٤ـ رفیق مظفر لاهورپور ٥ـ رفیق امین  ساعد پناه‌ ( ئه مین سور) ٦ـ رفیق رحمت  ترقی ٧ـ رفیق اردشیر   یثربی ٨ ـ رفیق عبداله  شعبانی (حسن) ٩ـ رفیق هرمز  ترقی ١٠ـ رفیق نادر  خداجو ١١ـ رفیق فرید   یارالهی١٢ـ رفیق احمد بهشتی (یوسف) ١٣ـ رفیق علی ناصر آبادی ١٤ـ رفیق محمد فرداد ١٥ـ رفیق حسن رضائی ١٦ـ رفیق حامد  رضائی ١٧ـ رفیق منوچهر  کهربائی ١٨ـ رفیق جمیل  یارالهی١٩- رفیق  بهزاد  فدوی٢٠ـ رفیق فرهاد  لهونی(فرهاد پاوه‌ای)٢١- رفيق عبدالقادر  وحیدی ٢٢- رفيق کمال  قطبی ٢٣- رفیق مرضیه  فریقی ٢٤- رفیق احمد امیری. رفقا ( كمال قطبى- عبدالقادر  وحیدی(دکتر درویش) – احمد اميرى و مرضيه فريقى بر اثر بيمارى جانباختند.)

یاد همه جانباختگان ورزشکار در صفوف کومه له و حزب کمونیست ایران، گرامی باد.